دین اسلام در خون وضمیر ناخودآگاه ما چنان تزریق شده است که گویی خداوندی وجود ندارد . یعنی اصل مطلب فراموش شده است . امام حسین در مرحله اول دعاها و نذرو نیاز های مردم ایران قرار دارد . آنقدر که این دو نفر یعنی امام علی و امام حسین و بچه و بچه زاده هایشان مهم هستند حضرت محمد نیست . یادم است یکروزبا همسایه عرب خود درمورد دین صحبت میکردیم . میگفت ما (عربها) از شما خیلی گله داریم با تعجب پرسیدم چرا ؟ گفت شما علی را پیغمبر خود میدانید و شیعه بودن یعنی همین إإإ از تعجب شاخ در آورده بودم . سی سال است که گوش مارا با دین پرمیکنند و تازه فهمیدیم که فقط شیعه هستیم و نه مسلمان . تازه به چشم صاحبان دین مرتد هم هستیم اینهم از عوا قب مسلمان ایرانی بودن ....
مطلبی که در وب لوگ « گزارشگران » خواندم مرا بیاد این گفتگو دربالا انداخت : ماموران کشور عربستان ، بدترین و توهین آمیز ترین رفتار را با زوار ایرانی داشته اند .همچنین افزوده است که علمای عربستان در همان سال فتوی صادر کرده اند که ایرانیان شیعه کافر هستند . اینهم مرا بیاد مرگ یکی از بستگانم انداخت که در سفری به مکه فوت کرد و در هنگام خاکسپاری و در جلوی چشمان همسرش ، اول بروی جنازه اسید پاشیدند و سپس او را دفن کردند . کسی که مردن در آن مکان را یک موهبت میدانست چه بسرش... نه بر جسمش آمد. احتمالأ برای نابود کردن جسم یک کافر شیعه این عمل را انجام داده بودند . خودمان هم خبر نداشتیم که هم مسلمانیم و هم کافر ....؟
بنابراین هموطنان ما که خود را مسلمان ومؤمن میدانند از چشم وارثان اسلام مـــــــحـــــا ربـــــنــــد و جرمشان اعــــــــــــــــدام است....إإإإ و باز نوشته است که یک دیپلمات دیگر ، زائران ایرانی را ناخواسته ترین و منفورترین خارجی ها در گزارش عربستان محسوب میداند . آیا تمام اینها به مقام فراموش شده و کم اهمیت حضرت محمد در نزد ما بر نمیگردد؟ چرا که شهرت ومحبوبیت دوازده امام شیعیان بین ایرانیان بیشتر است تا خود پیغمبر. درکشور ما، رسول خدا ، نامش تنها بهانه ایی برای فرستادن صلوات است تا که جمعیت و اهمیت سخنران را نشان دهنده باشد . ووقتی سلام به محمد و آل او میفرستند . منحصرأ مد نظر بیشتر آل اوست تا خودش . و اینها از چشم عربها دور نمانده است . وخصوصأ حضورغیبی امام زمان که تمام اسلام ایرانی مارا فرا گرفته است و همه دنیای حکومت دور آن می چرخد . آیا امام زمان میداند که نماینده اش ؟؟ تا ظهورش چه بسر مردم آورده است ؟ آیا میداند که بنامش خامنه ای با مردم بیگناه و هموطن خود چه جوانانی را از روی زمین غیب کرد ه است ؟
چه اتفاقی در زمان گذر اعراب به ایران افتاده است که از دین اسلام تنها فاجعه کربلا در حافظه ایرانی مانده است . شاید هم یک علت بزرگ آن این باشد که ملاهای ما پس از اندک زمانی متوجه شده اند که هر چقد ربهتر میدان جنگ و نحوۀ کشته شدن حسین و یاران او را تفسیرکنند مردم بیشتر به دور آنهاجمع میشوند و کارو بارشان با این روایت ها بهتر می گیرد . پس هر که بهتر روضه بخواند نان بیشتری دارد . از این رو از اسلام تنها دا ستان های خونین و جگر خراش برای ایرانیان باقی ماند و بر اثر تکرار و ساختن صحنه ها در واقعیت بیشترو بیشتر جا افتاد ونتیجتأ مسلمانان ایرانی کافرشیعه به حساب آمدند . برای مردم مذهبی ما کشته شد ن امام حسین و دو طفلان مسلم و دست بریده ابوالفصل نشانۀ دین است و از این رواست که شهادت مقام بزرگی برای ایرانیان دارد .به همین دلیل ، عده ایی از این ضعف مردم استفاده کرده و براحتی بیشتری بی حرمتی به آنها را علم میکنند .
اینها همه خام کردن و سوء استفاده کردن از سادگی مردم بوده و هست ؟ این اسم گذاشتن ها برای سبکتر کردن بارغم مادران داغدیده است که تنها دارایی اشان درایران فقط فرزندانشان است وبس. وگرنه حقیقت این است که عزیزان ما را یک حیوان صفت کشته و بقتل رسانده است. بچه های ما در راه اهداف اشان و در راه آزادی ، برای ایستا دگی در برابر جهل وخرافات کشته شد ه ا ند . آنها کشته شدگان راه وطن هستند .نه شهیدان راه اسلامی که خلیفه اش از دین ، فقط جنگ و بریدن و قطع کردن دست و پا و اعدام بنام محارب ، و قتل و شکنجه را درس گرفته است . آیا به پارادوکسال بودن مسئله فکر کرده اید ؟ « به شهادت رسیدن » ، باز از ظلم حکومت و قانون دینی ، نامی مذهبی بر آن میگذاریم ؟ این القاب راه فرارشان است . ازاین قوانین استثنایی خودشان سود خواهند برد . قانون اگر قانون باشد رساله ندارد که بشود از سوراخ های مختلف آن در رفت .
آیت الله های ما که استادان دین میباشند بخوبی میدانند که آخرتی بنام جهنم و بهشت وجود ندارد . وگرنه چگونه میتوان در این لباس ، تعداد زیادی آیت الله به ظلم برخیزند ؟هربخش از دین را که اعمال کرده اند به ضرر مردم بوده است . نهج البلاغه که میبایست در وحله اول برای خود آنها درس باشد ، از آن برای پر کردن پائین صفحه های تقویم ایرانی استفاده میکنند . که سال نو را با سخنانی آغاز کنند که داد از انسانیت و شرف میزند ومردم فراموش نکنند که هر حرکاتشان از آن بالا توسط خدایی کنترل میشود که گویی رحمان وراحمین نیست . ودر این میان عشق بخدا را به ترس تبدیل می کنند و زمینه ایی برای اعمال زور فراهم میشود. و کلأ هر گونه مقاومت فکری را نسبت به مسائل دینی از ملت میگیرند . و آنوقت هرچه میخواهند بنام امام بر سر ملت می آورند . و چون نماینده امام زمان هستند نمیشود روی حرفشان حرف زد ... ؟
و مـــا هنوز بنام دین و کلام دین در خیابانها میدویم و فریاد های مذهبی میکشیم . و برای سبز کردن یک روز ایرانی نیاز به بیست و دوم بهمن نفرین شده که بایستی منفورترین روز زندگی ما ایرانیان باشد داریم . آنهم با گذاردن عکس امام خمینی و موسوی در کنار هم .... آخر از چه میترسید ؟ واهمه اتان از چیست ؟ دارند شما را با دین تارو مار میکنند . تهمت میزنند ، اعدام میکنند . حتی به مسلک خودشان هم احترام نمیگذارند ، عزیزانمان را تکه تکه کردند . باز از دین طلب یاری میکنید ؟
آخر بدنبال چه هستید ؟ پس این سبزتان چیست ؟ و تکلیف ما چیست ؟ بازاز دین بر ضد دین میخوانیم ؟ میدانید که میتوان خدا را بدون دین پرستید ؟ میدانید که پروردگار صدایتان را میشنود ؟ میدانید که لزومی ندارد که حتمأ مسلمان باشید ، نماز بخوانید ، روزه بگیرید ، تا خدایی باشد ؟ خدا ، خدای همه است خدای بندگانش حتی اگر مسلمان نباشند . مگر باقی مردم که مسلمان نیستند خدا ندارند ؟ چون مسلمان و شیعه نیستند جهنمی اند ؟ نمازجمعه رفتن ، پیرو ولایت واقعأ وقیح و خامنه ایی بودن وبا کفن نوشته از دعا خاک شدن نشان مسلمانی نیست.
ملت ایران مذهب را مثل پارچه ایی بدور خود پیچیده است که دست و پا گیر تمامی حرکات و افکار اوست . بایستی که اینها مثل پوسته تخم مرغ بشکند تا آنها را آزاد کند وگرنه دو دستگی وحشتناکی پس از سقوط رژیم خواهیم داشت . اگر مردم ازهم اکنون به یک جهاد اندیشه ایی نیز نپردازند فردا همین ته مذهبی ها بلوایی بپا خواهند کرد و ایران در کام جنگ داخلی فرو خواهد رفت . در بعضی کامنت های میخوانم که خمینی را بعنوان امام و مهمتر از امام حسین میدانند و توهین به او باعث کنار رفتنشا ن از جنبش سبز میشود ویا اگر سبزند به عشق سبز اسلام خمینی سبزهستند . گویاهرکس یک جور این سبز را برای خود تعبیر کرده است .
این سبز کدام است . آیا کسی از جنبش میتواند اینرا مشخص کند که این چه سبزی است ؟ اگر سبز اسلام است پس چرا جناب نماینده امام زمان و دارو دستۀ مذهبی دو آتشه اش آنرا قبول ندارد و ازاین رنگ بیزارند ؟ که اگرهم میتوانست ( و شاید بعدا ) آنرا از روی پرچم پاک میکرد .اگر این سبز اسلام است و مال موسوی است و بر میگردد به خمینی وبه راه امام ، پس چرا جمهوری ایرانی و دمکراسی را طلب میکنیم ؟ پس حتما این سبز از جای دیگری می آید که اینقد ر مشکل ایجاد کرده است ؟ شاید رنگ بهارآزادی است ، شاید هم ازرنگ شادی ممنوع در دین ماست که بر میخیزد ؟ شاید از شکنجه ها و کشته ها است ؟ که اینچنین منفور دولت است . رنگی که همه جارا حتی صحرا و کویر را هم سبز کرده است . این چه رنگی است و چند تا سبز داریم ؟ و کدام سبز مال چه کسی است ؟ بمن جواب دهید تا تکلیف خودم را بدانم . که متعلق به کدام سبز هستم ؟ اگر قرار است که این سبز ، رنگ مذهبی آغشته به ریاست کشور باشد ، همان به که هیچ رنگی نگیرم . وعزادارسیاهپوش وطن بمانم . در سیاهی یکدست هستم . هرچه بمن اضافه کنند و بردارند همان میمانم نه پر رنگ میشوم و نه کم رنگ . خود م هستم ورنگم ...
مبادا که بی خردی امان سبب تکرار این اسارت شود ؟ مبادا که جانهای ایرانیمان در سرانجامی بد در آتش گردنکشان بسوزد ؟ مبادا که تن آریایی های نسل های آینده سر به بندگی دهند ؟ بکوشیم تا هرگز ننگی چنین نصیبمان نگردد.
آدرس وب لوگ گزارشگران : http://www.gozareshgar.com
در آمد عربستان از توریسم و سهم زائران ایرانی
نوشته: عنکبوت گویا
۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر