۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

هر روز فردای ایران است

تقدیم به جنبش بسیار سبز مردم

هر کدام از ما به شکلی فردای ایران را رقم می زنیم . باشرکت در تظاهرات ، با ایجاد کمپین ، وبلاگ نویسی ، حتی با شرکت نکردن در هیچ کدام از اینها . و تنها با نفرت از رژیم ، باورنکردن حکومت ، با قبول جنایات ، با سکوت ، با تفکر با آه کشیدن ، با ارسال ایمیل با خواندن ایمیل ، با نگاه به جرائد . با نگران بودن ، با نخوابیدن ، با خواب ایران دیدن ، با گوش دادن به صدای آمریکا با ساختن ترانه و تنها سبز را دوست داشتن ، با هر حرکتی گوشه ایی از خاک وطن را برای آزادی شخم می زنیم . تا در آ ینده ایی نزدیک آزادی ایران را درو کنیم .
پیگیری رای ما دیگر اهمیتی ندارد . اما وطن پرستی جزیی از خصلت ما بوده است . گرچه پرسش های ما توهین حساب شد وبه زندان کشید . از زندان به تجاوز وسپس به مرگ انجامید . با این وجود هنوز هم برای آقای خامنه ایی مرز و موضع ما مردم ، شفاف و مشخص نشده است . حاکمی که رفتار و زبان مردمش را نمی فهمد ، بهتر است مترجم بیاورند تا اینها را به عربی ترجمه کند هر چه باشد زبانی است که ایشان بهتر میفهمند. حتی عقب افتاده ترین بسیجی هم معنای این جمله کوچک را که : خامنه ایی قاتله ولایتش باطله را متوجه میشود . اگر گفتار ما برای این جناب واضح نیست . برعکس تهدید و تحریک در سخنان ایشان بر ما روشن است . رهبری که از روی قصد ، لج مردم را در می آورد تا به حساب خودش محارب و واجب الاعدام تولید کند . هرچند مثل همیشه روزه خوانی میکند وآدم حوصله اش آدم سر میرود .
آیا اعمال رئیس جمهور زورکی که برای مردم برگزیده اید برایتان شفاف است ؟ برای ما هست . دولتی که استادان را اخراج و از درس دادن ممنوع میکند ، نشان از بر پا کردن حکومت اسلامی دارد . هدف بزرگ دولت کودتا همین است .
حکومتی که نیاز به دانشگاه ندارد . دانشگاه جایی است که آیندگان ایران را برای زندگی بهتر و پیشرفت پرورش می دهد. درحکومتی که فکر و ذکرش ارسال اسلام است ، دانشگاه و دانشجو نمیتواند وجود داشته باشد . دولت ا.ن تنها نیاز به فیضیه وپرورش طلاب دارد .همین برایشان کافی است . انسان فهمیده در ایران یعنی مخالف دولت . یعنی بره نبودن و اعتراض کردن .
آیا گمان میبرید که میتوان در فضایی پر از وحشت به آموزش پرداخت ؟ ویا به نبودن دانشجویان اسیر بی اعتنا بود ؟ همان به که معلمان دور از دانشگاه اشغالی توسط گشتاپوی سپاه شما بمانند . قبل ازآنکه با نفس های آلوده مزدوران ترور شوند . آنها وظیفه خود را در آموزش « وطن پرستی » به جوانان ما خوب آنجام داده اند . راستی منظور از « این نسل جدید که هوشیارانه عمل می نماید » کدام دسته بود ؟ دانشجویان ایرانی یا بسیجیان خامنه ایی ؟ آنها که وطن پرستند یا آنهایی که مستبد پرستند ؟ شما اینرا شفاف نکرده اید. شاید قرار است در « رو به فردا » یی که برایتان وجود ندارد نورافشانی کنید ؟ آه ... بیچاره رهبر نیاز به رهبری دارد.هه هه
رژیم شما سه چیز برایش بسنده است : ولایت فقیه ، فیضه قم ، که کارخانه آخوند سازی اشان است و وظیفه اش درآوردن اشک آن دسته از ملتی است که به آنها باور دارد . وسوم ، لشکر اسلام که بسیج و سپاه بیسواد را تشکیل میدهد . که از مردم نیستند و نا ف آنها را با تف امام خمینی بریده ا ند . آیا کارکرد لشکر زیر دستتان که بجز مزاحمت و دردسر و قدرت نمایی بنام ارشاد نیروهای انتظامی کا ردیگری در خیابان های ایران نکرده اند هم بر شما مشخص نیست ؟ برای ما هست :
سربازان حکومت کاری به اصل اسلام و دین ندارند . برای آنان ، امام و مرجعشان در اسلام خمینی گنج بازمانده اش خامنه ای مهم است : نابغه اسلام .... ارث امام گهربارشان بدجور عزیز است . مردان بسیجی و سپاه به فکر« آخر » ت خود هستند . نه به فکر زنده بودن مردم ، نه به فکر وطن اشان . وطن آنها غزه و لبنان است و مغزشان پوشیده از غبار حرم خمینی است . چگونه میخواهید که بفهمند چه بر سر مردم می آورند ؟ اسلحه ایی که در دست یک بسیجی است برای کشتن ضد خامنه ایی است نه برای دفاع از مردم . برای دفاع از حکومت دینی است . نه دفاع از جان مردم. از چشم آنها ، مردم ایران همه مرتد هستند . بسجی و سپاهی یعنی اطاعت از حماقت محض . اینها سمبل حکومت اسلامی ایران هستند .
بنابراین ، هموطنان عزیزم ، از چه می نالید ؟ پژوهشگر، فعال حقوق بشر و جنبش زنان، استاد فلسفه ، استاد فیزیک و غیره ، چه بدرد اینها میخورد . برعکس اگر به جای دانشگاه ، شکنجگاه بود خوششان میآمد . حظ میکردند .آ نوقت نه تنها درش را نمی بستند بلکه همه جای ایران ودر کنار هر زندانی یکی تاسیس میکردند. و از آن استادان خون آشام بیرون می آمدند . دولت اسلامی ایران یک مشت مریض روانی را تربیت کرده که اینطور مردم را قصابی میکنند . وگرنه کجا یک آدم میتواند اینهمه خون را تحمل کند و شب خوابش ببرد ؟ بیرحمی این قوم حدی ندارد . مگر خود رهبر رفتار و کلامی انسانی دارد که نوچه هایش داشته باشند ؟ تجسمی که از شیطان در کتابها داده اند شباهتی عجیب به شخص رهبر دارد .
همه چیز ما را به گروگان برداشته اند . نفت ، امنیت ، شادی ، زندگی و پیشرفت امان را و حال پدران ، مادران ، خواهران و... فرزندان دلبند امان را...
ما ، « خواص » خاصیتمان این است که در بیست و دو بهمن شمای « عوام فریب » را از قله بلند تاریخی انقلاب اسلامی اتان به پائین بیاندازیم .
هموطن ام ، بایستی چشم امید از این مترسک ها و خیمه شب با زا ن بست . اینها همان دیوی هستند که در قصه ها بودند . وحال در واقعیت هرروزمان ملموس هستند و در لابلای دیوارهای خانه امان حضور دارند .
تو مادری ، تو پدری ، سبز را تو نقش میکنی . تو می آفرینی . بدون حرکت تو جنبشی نمی ماند . اگر قصد برآن داری که کودکت به خوابی خوش رود ، دیو را از میان قصه هایش بردار . اگر میخواهی که فردایش را بسازی ، هوایش را بساز . تو اگر برخیزی ا و را از هرچه زندان است تا ابد نجات خواهی داد . دست درازکن . بلند شو . قلبش را نوازش کن و ببوس. برو ...
عزم کن ... جهد کن .... برای او ، که نمیخواهی فردا زندانی حاکمی دگر باشد . بجوش ... بخروش و فردای فرزندت را فریاد کن ... خانۀ تو کمتر از اوین نیست...

نوشته : عنکبوت گویا

allamehdahr@gmail.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر