tag:blogger.com,1999:blog-70628160262166761312024-03-08T02:40:18.511-08:00عــنــکــبــوت گــو یــاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.comBlogger29125tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-36521464038552337672011-01-24T14:44:00.000-08:002011-01-24T14:50:09.188-08:00مـا یا تونســی ها ؟ کدوم انـقلابی تریم ؟این روزها صحبت ازانقلابی که تونس تونست و ایران نتونست هست. خیلی ها فحش به خودشون میدن، بعضی هاهم به دولت، ولی بیشتر به خودشون.<br /> عده ایی هم هنوزجملات فریبنده: «سحر نزدیک است طاقت بیار» را تکرارمیکنند. یا « فرایند انفجار باید طی بشه تا به نقطه انفجار برسه » را ورد زبان کرده اند.<br /> ایران غروب کرده را سحری نیست وانفجار... دلهاهمه ترکید.<br /> بااین وجود حاضر نیستیم دست ازکمربندازیم وحداقل به بی تفاوتی امان دربرابر مرگ ومصیبت های دیگر هموطنان امان اعتراف کنیم. حالا کار نداریم بی عرضه ایم یانه ...<br /> الان یه جوابی دندان شکن میدم که روی هرچی تونسیس کم بشه. کارما ایرانیا از رو حسابه. ما خیلی آینده نگر هستیم. ضمنأ هممون آرزوی نوشیدن شربت شهادت روداریم وبا یه حرکت دوهفته ایی که نمیتونیم همگی به این آرزو برسیم. تازه ما قرن هاست منتظر آقامون هستیم. ما انقلاب کنیم به ایشون بر میخوره. حالا چه عجله ایه؟ هول هولکی بدویم بریم دیکتاتور بیرون کنیم. ما مرام داریم. روش داریم. میخوام بدونم شد یکنفرازاهالی تونس عکس شهدارو بزاره رو نت؟ تازه عکس خدابیامرز ســبــزی فروش رو هم ما پیداکردیم اونم چون سبزتوش بود. فرصت ندادند که یک کروبی یک زهرا رهنورد بیاد و بره با خانواده شهدا عکس بگیره ... آخه اینم شد جنبش؟ بدون بیانیه، بدون ترس بریزی تو خیابون. بالاترین هم ندارن. که یکی تشویق کنه، یکی راه همه روبزنه، یکی فحش بده، تونسی های خارج نشین رو آدم حساب نکنه.<br /> نفهمیدم شکنجه دادن، ندادن؟ اگر دادن چطور دادن؟ آخه این شد مملکت؟ جوون هاشون چکار میکنن اینا؟ کجان؟<br /> حالم بهم خورد از فیلمبرداریشون. همه واضح وروشن، نه دستش میلرزید نه هلش میدادن، نه دلهره ایی، هیچی عین فیلم های شوارتزنگر راست راست تیر اندازی میکردن رومردم. تیراندازهای ما رو مثل تو آتاری باید میگشتیم پیداشون میکردیم . خیلی باحال بود میرفتن پشت بوم ... اینا چی بودن بابا تازه خیلی از کارهارو از ما یادگرفته بودن.<br /> آخه بیکاری هم شد بهانه؟ جوون های ما خودشونو دارمیزنن چون دار زدن مده تو ایران. آتیش زدن خطرناکه. اینا معنی گرونی رو نمیدونن چیه. ما بایه تورم سی چهل درصدی آب تودلمون تکون نخورد اونا؟ هان ،یه کم گرون شد چه کردن؟ آخه آدم که اینطوری نمیزنه به سیم آخر. بیچاره بن علی وقت نکرد چیزی باخودش ببره...<br /> حالا هم هی میرن ومیان تونس رو توسرما میزنن. نمیذارن این یارانه از گلومون بره پائین بعد. <br /> مثلا اسمش هست مسلمونن، نکردن شبها الله اکبر بگن. خاک برسرم چه دوره و زمانه ایی شده. آدم شاخ درمیاره. پلیس هم که زود خودشو ول داد. خوشم میاد ازسپاه خودمون ازبسیج که یادگار فیلم سیصده. به این میگن سرباز وطن. مجانی به کسی چیزی نمیده.<br /> یه کشور ده ملیونی چه افاده ایی میان. یادشون رفته سوسمار میخوردن. نه تقلبی شده بود نه چیزی مگر شیلی نبود که دیکتاتورش از پیری افتاد؟ مال ما هم همین میشه نمیخواد شلوغ کنیم. خودش میافته. چیزی از عمر خامنه ای و رفسنجانی نمونده مجتبی هم شاید خوب از آب درآمد. بهتراز اینه که انقلاب کنیم ویک دفع رجوی بیاد سرکار. ما حساب اینارو هم کردیم و جلوی همه احزاب رو گرفتیم. دمکراسی که اومد تکلیف همه رو معلوم میکنه.کارش درسته و احتیاج به هیچکی نداره. اصلا ما ایرونیا کسی روقبول نداریم. تاریخ بما نشون داده که میتونه روی بد بدتر بیاد. حالا هم از رو احتیاط که روی بدترین، بد ِ بدترین نیاد ما ریسک نمیکنیم. در عوض میشنیم و از وقتمون استفاده میکنیم برای مسخره کردن این واون. بند کردن به بنی صد، رضا پهلوی، مسیح علینژاد، نیک آهنگ و و و هرکی که کوچکترین ادعایی ازهرنوع را کند. کمپین درست کردن، وجک. باز هموطن امون را باجک آنالیز کردن، دل هر ترک و هر کردی را رنجاندن و بعد بموقع انتظار داشتن که بیاد کمک. اینا خیلی کاره از عهده همه بر نمیاد.<br /> از کجا معلوم که دست آمریکا و انگلیس تو کارتونس نبوده؟ زیر بغلشونو گرفتن و آوردنشون بالا... بله ما ایرونیا این چیزا رو حس میکنیم. هممون بچه انقلابیم. بچه اینترنت، بچه جنگ و خلاصه بچه دیگه...<br /> اگر این سوأل است که چرا ما با این وضع می سازیم دلیل داره چون خیلی چیزها هست که دیکتاتور هنوزاز ما نگرفته. میتونیم بریم برف بازی کاریمون ندارن. میریم دم زندان اوین آش نذری برای آزاد شده ها میبریم. یواشکی ولانتین میگیریم. آخه خدارو خوش میاد خودمونو تو زحمت بندازیم؟ آب گرون بشه حموم کمتر میریم، میوه گرون بشه نمیخوریم، گاز گرون بشه بخاری نفتی میذاریم. راه برخورد با استبدادی رو بلدیم. اگر بلد نبودیم که اینا رو کرده بودیم بیرون. ما ایرونی ها مرد مقاومت، استواری واصالت و... از همین چیزها هستیم . ما یک فرهنگ غنی داریم ما فرزندان کورش و رستم و دیگه ... خمینی هستیم. با ریختن تخم نفاق راحت بر ما حکومت میکنن مردم بلدن نون دربیارن. تظاهرات نمی خواد. همسایه ات مهمونی داره لوش بده درجا آ... ده تا تو جیبت. نمی خواد بری کشته بشی. کشته آدم باید در راه خدا بشه.<br /> ما بدمون میاد مثل عربها رفتار کنیم. ویا بهمون بگن عرب. ایرونی یعنی کلاس، اٍفه، استیل، پز، ما برای شرف کروبی شجاع و برای چند کلمه حرف اش ارزش قائلیم. ما یک بیانیه میرحسین رو یا یک کتک خوردن کروبی رو با هیچی عوض نمی کنیم و همینطوری هم نمی پریم تو خیابون. ما مدنی رفتار میکنیم. تا به نظام اصلاح طلبان هم ضربه نخوره.<br /> این تونسی ها چه کم طاقت هستن. یکنفر، فقط یکنفر خودشو آتیش زده کشورو به آتیش کشیدن. ما ندا و سهراب و امیرها مون رو کشتن خم به ابرومون نیومد. هرروزجوونای مردم را اعدام میکنن. ما حرف نمی زنیم کاسبی رو تعطیل نمی کنیم . به زندگیمون ادامه میدیم. خاک برسرتون کنن برای نرخ دوتاجنس؟ تف تف به این مردانگی. کجا رفت اون استقامت. تازه ما همچین هم بیکار ننشستیم هر از گاهی زنگ میزنیم صدای آمریکا به رژیم فحش میدیم، هر سه ماهی یکبار روی یک اسکناس <br /> شعار مینویسیم، اسم فرودگاه خمینی رو ازلج میکنیم ملت . اینا فعالیت نیست؟ اینا حرکت نیست؟ ضمن اینکه اعتقاد دینی امون را حفظ میکنیم. <br /> صبرکن. بالاخره یه روزی میاد که تو ایران خونواده ایی نباشه که کشته و اعدامی نداده باشه. آنوقت همچین روی این تونسی هارو کم کنیم. وقتی تا زانو پامون رفت تو خون میفهمن که وقت انقلاب کردن کی هست. <br /> این تازیان چه تازیانه وار تازی نژاد را از سرزمین تازی اش راندند.<br /> نوبت ما هم خواهد رسید: هرگاه نفاق مبدل به اتفاق گردد. <br /> <br />این مطلب درتاریخ دی هشتادونه در کیهان لندن منتشر شد و سپس در گویانیوزallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-71565284943023247102010-12-01T13:38:00.000-08:002010-12-01T13:42:08.256-08:00آسمان تو چه رنگ است امروز؟چشمانش را بسته بود وبه مردی که تمام جوانی ونیروی قلبی اش را به باد داده بود نگاه نمی کرد. دیگر چیزی برای نگاه کردن نمانده بود. آنچه می بایست ببیند در این سالها دیده بود: <br />تو پیامبر زندگیم بودی اما چه پیامی برجای گذاشتی؟ من نه سال است مرده ام. امروزتنها جسم من را به دار آویختند...<br /> سرت را به پائین انداخته بودی. هر چند نگاه ات دیگر دلم را نمی لرزاند، اما تعجبم از شرمی است که درپلکهای افتاده می دیدم؟ تو با وقاحت تمام سرنوشت مرا در چنگال خود داشتی. و هم اکنون در این لحظات واپسین بدون نگاه بامن وداع میگویی. <br />مردسالار...چرا چشمان ات را ازدیدن مرگ من محروم میداری؟ بازمثل همیشه نمیخواهی چیزی را ببینی؟ یا بهتر است نبینی؟ میترسی چشمان ات با من سخن گویند؟ وراز دلت را بر ملا سازند؟ یا بیم آن داری که چهره ام، عشق را به چشمان ات یاد آورد؟ که تاب از دست دهی؟ و فریاد زنی که شهلا من هنوز دوست ات دارم. شهلا مرا ببخش که نمیتوانم سهم عشق ام را در مردن ات بدهم؟ <br />از چه می هراسیدی؟ ازمن؟ منکه میرفتم و فرصتی برای نگاه تو و سنجیدن عشق تو نداشتم. نگاه من بر تودیگر چیزی را تغییر نمیداد. اما نگاه تو،میتوانست هدیۀ کوچک یک عشق به یاد ماندنی باشد.<br />امروز چه میکنی؟ آیا تمام قرارهای ات را بهم میزنی ؟ حوصله بچه هارا نداری؟ آیا امروز تمام خاطرات مان به یادت خواهد آمد؟ لحظه های مان را؟ بوسه های مان را؟ که در آغوش ام لم میدادی. و صدای نفسهای ات را که آرام میشدند هنگامیکه ترا به نرمی نوازش می کردم. گویی که من آخرین پناهگاه تو بودم؟ چشمان ات، زمین ِ زیر پای ات را می نگریست ، تا آسمانی که مرا با خود می برد نبینی. راستی امروز چه میکنی؟ شاید در این سالها، تنها روز وتنها لحظه ایی که بمن اندیشیدی همین امروز درزمان رفتن من بود؟<br />من ترا با پرسش ها و نگاه شماتت گر تنها می گذارم. سهم خود را از زندگی گرفته ام وتقاص دوست داشتن را هر گونه که بودپرداخته ام. دریافتم که ترازوی عشق همیشه برابر نیست. و« دوستت دارم »عین واقعیت نیست. اما خوشحالم که واژۀ عاشق را به عشق فهماندم. نه تنها قلبم را که جان و زندگیم را در راه محبت نثار کردم. عشق به من وفادار بود و من به او.<br />زندان عشق وتمام مخلفات اش را بیش از هرعاشق ایرانی در قصه ها به جا گذاشتم .<br /> زندگی نوین شما با مرگ من آغاز میشود. پایان سالها انتظار، سالها بی تابی ِ لحظه ایی که چهارپایه در زیر پای من سُر میخورد. تمام شد.<br /> دیگر میتوان به خندۀ لاله های جوان امیدوار بود. منبعد با نیرویی که مرگ من برای شما می آورد، روزها آغاز میشوند.و قلبها آرامش می گیرند. و دستها از نفرین دست بر می دارند.<br />من اگر گریستم،اگر فریاد زدم از بی پناهی بود.از تنهایی یک زن...چون زن بود.<br />جسم من سرد وساکت و بی فریاد در صندوقی آهنین خاموش خوابیده است...<br /> از تمامی زندان ها گریختم ...<br />من سالها دوستت داشتم تا باقی عمرت را درزیر نگاه نفرت بارهررهگذربسر کنی. چه سرانجامی در انتظار توست؟<br /> پسرت میر غضب شد...از اینکه آمیزه های دینی اتان به او هم به ارث رسید . تبریک<br /><br />چاپ شده در تاریخ دهم آذرماه هشتادو نه درکیهان لندنallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-1783224917425821552010-11-24T00:16:00.000-08:002010-11-24T00:27:01.200-08:00بــریــم دنــبـــال مـــهـــدی (گرٌچه سـلاموعًجًـله )اسعد بن زراره* که از شاگردان و اصحاب بزرگ امام محمد باقر بوده است از قول او ده نشانه** امام بودن را نقل می کند. این علائم برای مسلمانان شیعه ایرانی ازسخن گفتن عیسی در گهواره معتبرتر و به مذاق شان خوش ترآمده است. شاید هم چون به آسانی قابل بررسی بوده است. از این روست که امامان ایرانی گنبدهاشان همیشه دائر و حرمشان پر از اسکناس است.<br /> لطف و مهربانی خدا بسیار شامل ما ایرانیان بوده است که در قرن بیستم دو امام دیگر هم برایمان ارسال شد. یکی ازفرنگ آمد، که بی شک در فرانسه و یا پس از پیاده شدن از هواپیما علائم امام بودنش بررسی شده است. هر چند مشخصاتش ازهمان اول هم به باقی امامان نزدیک بود.<br /> این آخری را هم که متاسفانه قدرش را نمی دانیم و تلاشش را مبنی برافزایش تعداد امام شیعیان نمی بینیم. اوسخاوتمندانه سعی دارد امام مجتبی را برای دوره آخر زمان به ما تقدیم کند و ما نمک به حرام ها رد می کنیم. بیائید کاری نکنیم که مجتبی هم مثل اون یکی غیب شود. <br />اما من حقیقتأ نگران مهدی جان هستم. میگم نکند ایشان در این هزار و چهارصد سال یک جایی خوابش برده و بیدار نمیشه. البته خیلی سعی کردم از طریق فیس بوک پیداش کنم. اما هیچ نتیجه ای نداد. عده ای هم چون فقط نامشان مهدی بود خواستند خودشون را غایب جا بزنند. اما حتا یکی از علائم رو هم نداشتند.<br /> آخه باید چه خاکی بر سرمان بکنیم. کاش حداقل ولایت فقیه می رفت دنبالش. از او محرم تر کسی راسراغ ندارم. این تنها راه چاره است. البته برای احتیاط و اینکه درگیر نبرد تن به تن با مهدی جان نشود، بهتر است نشانه هایی حاکی از ولایت ولی بودنش را با خود همراه ببرد: همین که یک دست ندارد خودش علامت امام معلول است، عکس امام قبلیه، یکی دو تا پاسدارجانباز، از این جور چیزها دیگه.<br />باید مواظب بود که مهدی یک هو از خواب نپره و یا از پشت دیوارظاهر نشه و ولایت فقیه مارو بگیره نفله کنه و یا گروگان نگه داره و یا بخواد که بعدأ هر دو با هم ظهور کنند. اونوقت دیگه باید منتظر دو نفر شد. شاید هم دچار افسردگی شدید شده چیزی که این روزها بعید نیست و به کل ملت مسلمان شیعه را فراموش کرده، یا اینکه شیطان و روح عمر و ابوبکر و یزید و اینها مشکلی براش پیش آوردند .آخه این که نشد کار که ما شیعیان فقط در «انتظارظهور» بنشینیم. کم کم دارم نگران میشم. چشم به راه ایشان ماندن که نشد عشق به مهدی. عشق واقعی دیگر الان حکم می کند که بریم دنبالشون و هر طوری هست راضی اش کنیم که بیاد .آخه این همه درانتظارگذاشتن یک ملت، مرام یک امام واقعی نیست. دیگه چقدر می خواد که دنیا رو کفر برداره. بی ناموسی از در و دیوار دنیا می ریزه. هر چی هم که آخوند ها اولتیماتوم میدن به زنها، فایده نداره. چقدرخدا سیل، زلزله ، وبا و مریضی های جور واجور وغیره و غیره بفرسته؟ دیگه هیچ بلایی نمونده که نازل نکرده باشه، تازه فایده هم نداشته و نداره. دیگه وقتش رسیده که خودش بیاد. خسته شدیم. نفسمون بریده شد و چشممون به در خشک. آخه بنده خدا خامنه ای هم عمرنوح که نداره. اصلا همین که میره دنبال مهدی جون کلی فداکاری اسلامیه. میدونم که هنوز کمی دلخوره که چرا اون هاله را بالای سر احمد فرستاد، ولی حتمأ خیری توی کاربوده و صلاح شیعیان در آن بوده که هاله خانوم روی کله احمدی درآد. درعوض وقتی ایشان با ماشین شیک و گرانقیمت اش بره دنبال امام زمان، و وقتی امام غایب حسابی خستگی در کرد، اونوقت می فهمه هاله رو باید به کی تقدیم می کرد. آخه دیگه قباحت داره ما بذاریم بدون تشریفات ظهور کنه. امام آخریه با ایر فرانس اومد، حضرت ولایت فقیه که دیکتاتوریش خوبه ، بهتره راننده و سپاه و لشکر رسول الله را همه با هم به بدرقه بفرستیم . اینطوری آمریکا و انگلیس حسابی حالشون گرفته میشه و میفهمن وقتی هی ما می گفتیم ًمهدی میاد مهدی میاد ً یعنی چی و چه جوری میاد. حالا بیا حالشوببر ... فوتینا.<br />به محض رسیدن هم هر ده تا علامت امام بودن رو میدیم رادان چک ولایت فقیه اوکی کنه.<br />حالا علامت ها: <br />اولین علامت: مادر زاد ختنه شده دنیا میان. این، با یک شب در کهریزک حله. <br />دومین علامت : با کف دست بر زمین فرود میان، مثل تو سیرک ها. <br />سومین: در خواب جنب نمی شوند. باید یک شب صبرکنیم و ببینیم. البته همون شب اول معلوم میشه، بعد از هزار و چهار صدسال ... و با دیدن این همه بد حجاب... <br />چهارمین: یه کم سخته و ممکن است از درک رادان و شعور ولایت فقیه برنیاد که بفهمند چشمش می خوابد اما دلش بیداراست. خوب یه کاریش می کنیم. اینجا هم تقلب جایز است. <br />پنجمین نشانه: خمیازه نمی کشد. خوب معلومه اگر تمام این مدت خواب بوده، بازهم خسته اش باشه ؟ <br />ششمین : ازپشت سر مانند جلو می بیند. یعنی یا چهار چشم دارد، یا با دوچشم جلویی عقب را هم می بیند، یا اینکه بایک چشم جلو وبا دیگری عقب را می نگرد. <br />اما هفتمین نشانه را برای امتحان کنندگانش عشق است: مدفوعش بوی مشک دارد... <br />و هشتمین علامت: زمین برای محافظت اش او را می بلعد. تصور کنید این آزمایش چه دردسرهایی دارد، دفعه اول آسمون غیبش کرد حالا زمین. آخه کسی که بعد ازقرن ها و تازه به میل خود ظهور می کند ازترس کی میره زیر زمین و قایم میشه؟ یعنی دوباره ملت رو سرکار بذاره؟!<br />نهمین علامت: اگر زره فرستاده الله را بپوشد اندازه اش باشد چراکه برای دیگران یا کوتاه است و یا بلند. بنابراین مهدی ما سایز آدمیزاد را ندارد و دوخت دست الله تن شان می رود. شانل و دیور و «مید این ایران» تنش نمی ره. <br />دهمین نشانه: به طرز عجیبی شگفت آور است: اگر، نمیرد محدث شود. اگر...، یعنی تا زنده هست حدیث گوباقی خواهد ماند. پس امکان مرگ ایشان هست. از این جهت نگرانم نکنه اتفاقی افتاده باشه. اما خدا رحم کند که اگر زنده بماند دیگه کی میتونه گوش بده و تازه چه حدیثی را می خواد بگه که ما از حداقل دو میلیون آخوند نشنیده باشیم؟!<br /> <br />بوی مشک امامان شیعه قرنها ست ایران را برداشته واین غایبی که «مظهر تبلور انتظار» است نیز پدرمان را پیش چشم مون آورده است.<br />این همه سوأل حول وحوش سه بار سفرخامنه ای به قم و این همه جنجال برای گرفتن گواهی و عدم سوء سابقه ولایت فقیه و چندین کارنامه برای عرضه کردن خدمت مهدی جان بوده است.<br />حالا راضی شدید؟ می خواستیم سورپریز کنیم، نگذاشتید.<br />------------------------------------------------------------------------<br /> * خودتان برید رو اینترنت نگاه کنید. <br />** ده نشانه امام بودن دراصول کافی/کتاب الحجه/باب موالید الائمه <br /><br /><br />این مقاله در آذر ماه هشتادونه در کیهان لندن بانام سایه هدایت به چاپ رسیده استallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-89172992043960044792010-06-03T04:44:00.000-07:002010-06-03T04:46:48.845-07:00کیـــــش و مــــــاتدر روزهای اخیر شاهد آن بودیم که جعفر پناهی به خواست خود رسید . نه به دلیل هنرمند بودنش ، بلکه از آن رو که میدانست چه میخواهد و چگونه باید بخواهد. دیدیم که چگونه حکومت وقتی می بیند کسی زیر بار زورش نمی رود مجبور به عقب نشینی است . به این که جعفر پناهی باشی یا نباشی ربطی ندارد . کار او را میتوان یک اعتراض بحق ، بموقع و بدون خشونت تلقی کرد. <br /> زمان آن فرا رسیده است که استقامت و پایداری را از کسی که می شناسیم و به چشم خود موفقیت اش را دیده ایم فرا گیریم . او به نوعی هنرپیشه زندگی خویش است و فیلم بازی نمی کند . بدین گونه این بار قدرت یک انسان را به نمایش گذاشت و زندانی روزگار خویش نشد . آموزگار ی شد تا مبارزه کردن را به تماشاچیان بیاموزد . حرکت او پیامی است گویا . <br /> جعفر پناهی مهره ای است که رژیم قدرتش را به او باخت . جریانات این چند روز اخیر به ما نشان داد که همه چیز امکان پذیر است . او را میتوان به نوعی سمبل اعتراض بدون خشونت نامید.<br />و در حال حاضراین مجید توکلی است که دولت حقیر را به مضحکه گرفته است .او جان برکف ، در میان مرگ و زندگی به کلام آزاد ِ آزادی ، جان تازه ایی بخشیده است . و ایران، خاموش وببدار ، چشم براه بهبودی اوست .<br />شمع کوچکی که هم اکنون ، او و کوهیار گودرزی و یارانشان بنوبت بر می افروزند، شعلۀ کوچک امیدی است که دلهای ایرانی را نوید رهایی می دهد.<br />هدف جعفر پناهی، رساندن خویش به صندلی هیئت داوران فستیوال کن نبود. اوبا یک حرکت ساده، تو دهنی محکمی به حکومت زده و اوج ناتوانی آنها را به تصویر کشیده است ( تا بفهمند که هیچ غلطی نمیتوانند بکنند) ... او راهی صحیح وروشن برای مقاومت در برابر بی عدالتی را به نمایش می گذارد: میلیونها جعفر پناهی میتوان داشت . همه را که نمیتوانند به زندان افکنند ویا به دار آویزند. اگر نظام شکنجه را دارد، اعتصاب معترضین نیزبه نوعی شکنجه ی دستگاه حاکم است. همانگونه که پناهی آنها را به زانو در آورد.<br /> این نمودی از هنر یک هنرمند ایرانی است که ناچار است راه زیستن در نظامی تمامیت خواه و نیزچگونگی مقابله با ستم آنها را بیابد . <br /> و هم اکنون مجید توکلی، این مبارز دوست داشتنی و درکنارش به همرا ه او مادرش به این روش مبارزه گرویده اند. با این تفاوت که از شهرت جعفر پناهی وروابط گسترده ی جهانی اش بی بهره اند .<br />بیایید همانطور که با چادر بسر کردن ، مجید توکلی شدیم . در اعتصاب او نیز درعمل مجید توکلی شویم ! او را تنها نگذاریم و در تمام دنیا مجید شویم . زنجیرها را یکی پس از دیگری به پای حکومت ببندیم . تک سرباز دلیر مان را در این بازی سیاسی شطرنج تنها نگذاریم . <br /> احساس نیک و کلام راسخ این انسان عدالت خواه و وطن دوست است که اورا بر تخت درمانگاه اوین زنجیر کرده است . اندیشه های او بر سقف پوک حکومت سنگین می آید. فضای دانشگاه را روشن میکند و زندانبان را اسیر وجود خویش می سازد .<br />نیازی نیست به خیابان بریزیم و کشته دهیم و تارو مارشویم و فرصت پیروزی های تصنعی به وطن فروشان دهیم . در سالگرد انتخابات اعتصابات سرتاسری بزرگترین ضربه به نظام است. توکل به مجید کنیم .<br />دفاع از وطن، تنها به جنگ با دشمن خارجی خلاصه نمی شود . بر هر دانشجو، دبیرستانی، بازاری، معلم، کارگراست که همانند یک سربا ز شریف و متعهد به مبارزه در راه آزاد سازی وطن بر خیزد. سربازان نیروی انتظامی و پلیس ،« سه پاه پاسداران و بس جیری ِآن » خود در اسارت نظام هستند . آنها ، شرافت را سا نسور کرده اند . و کلمه دفاع را از کنار نام شریف « سرباز » حذف کرده اند.<br />بیائید یکدیگر را تنها نگذاریم . بیائید قلب ایرانمان را پیش از اینکه از حرکت باز ایستد، نجات دهیم . <br />یکسال است که فریاد میزنیم و کشته میدهیم . تا مبادا خون نداها و امیر ها و سهراب ها هدر شود . با قربانیان شکنجه و تجاوز و اعدام همدرد ی میکنیم . رژیم را از عکس العمل های نا بهنگاممان می هراسانیم اما به وضوح مشاهده می کنیم که به اصطلاح" کک اش هم نمی گزد". در این میان گه گاه ناله های زندانیان را از لابلای میله های اوین و زندان رجایی شهر میشنویم . آنها زجه میکشند ، ما ناله می شنویم ... آنان ضامن آزادی هستند که در چند قدمی ایران ایستاده و گروگان سکوت ملت ایران است. نگذاریم نامشان به فهرست کشته ها ی حکومت اضافه شود! این فرصت را به جلادان ندهیم! مهر سکوت را از لب بگشائیم . غیرت و دلاوری ایران کهن را به دلها باز گردانیم . قلب ِ جوانان ما پشت دیوارحکومت، در خون طپیده است . آنها پیشمرگان پارسی اند . برای شکستن این سکوت ، به چند هزار کشته و اعدامی و زندانی دیگر نیاز داریم؟ تا چه حد وجدان ایرانی باید در خون فرو رود تا حقارت سکوت را استفراغ کند؟ اسارت زندانیان در کنار این سکوت مستحکم شده است.<br /> تاریخ آینده ایران به چه افتخار خواهد کرد ؟ <br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-81793761279173217072010-05-16T14:48:00.000-07:002010-05-17T10:18:40.344-07:00فــــتـــــوای مـــــــرگدر سحر گاه یکشنبه هشتم ماه می ، روز مادر ، ساعت پنج صبح هنگامیکه اکثر ملت ایران خواب بودند ، نظام ، پنج جان گرم را به سردی نشاند . هیچ فریادی طناب را پاره نکرد ، تنها ناله مادران در گلو پیچید و قلب اشان را به انهدام کشید. <br />اما سکوت همچنان در فضای آسمان ایران ادامه دارد ...<br /> آیا بایستی صرفأ رهبر جنبش بود تا به اعدام ها اعتراض کنیم . ویا مردم را به تحصن بخوانیم ؟ فردی که در انتخابات شرکت می کند بی گمان مرد سیاست است و در قلب خود قبل از هرچیز عشق به وطن و مردم آن را در دل می پروراند .<br /> اصلاح طلب یعنی چه ؟ آیا آنها میخواهند نظام را اصلاح کنند ؟ روش حکومت را ؟ یا اسلام را از جمهوری اشان حذف کنند؟ کجای کار نظام برای اصلاح طلبان مشکل ایجاد کرده است ؟ در طول تاریخ همیشه شمشیر ِ اسلام زبان گشوده است ؟شاید منظور از اصلاح طلب بودن ، اصلاح طلب مردم از دولت است ؟<br /> آیا اگر یکی از این دونامزد بازنده رئیس جمهور می شد،اوضاع ایران فرق میکرد ؟ به چه اقداماتی دست می زدند و چه نتایجی به ثمر می رساندند ؟ آیا دیگر اعدام نبود ؟ زندان ها ویران می شدند ؟ روزنامه نگار می توانست آزادانه بنویسد ؟ حقوق بشر به فعالیت خود تحقق می یافت ؟ چقدر در سرنوشت ایران و ایرانی مؤثر بودند که حالا نمی توانند باشند؟<br /> <br />مرد سیاست ، بقال محله نیست که بشود با او چانه زد . مردسیاست بودن قدرت درایستادگی و استقامت می خواهد و فرد بایستی واجد شرایط خاصی باشد . سوء تعبیر نشود و سران حکومت از خوشحالی بال در نیاورند که سیاستمدارند وسی سال در سیاست جا خوش کرده اند . اینجا منظور مردان واقعی و وطن پرست است نه آن کس که از ده سالگی تا نشاندنش بر صندلی تقلب می کرده است .<br /> آقای رضایی ، همان اول خیال مرد م را راحت کردو رفت پی کارش . هم این دنیا را دارد و هم آن دنیا را . اما آقای موسوی ، شما که نسبت به تقلب در انتخابات واکنش نشان دادید، آیا سیاست گاهی چند بیانیه بیرون دادن در طلب حق مردم است یا اعتراض به تقلب در رای هاست؟ <br /> آقای کروبی آیا هنوز قصد باز کردن مشت دولت را دارید ؟ دولتی که طشت رسوایی اش از بام بر زمین افتاده است ؟اگرشما هنوز امید به انتخابات دوباره دارید ، بهتر است به نذر یک سفر حج روی بیاورید تا شاید پیامبر حاجت شما را برآورده سازد . اما با نگاهی به سخنان و فریادهای خانم رهنورد ( باز هم قربان شرف یک زن ) ، ملت ایران احساس میکند که نه ، شما حق مرد م را طلب میکنید و علیه ظلم و ستم می جنگید . اما در برابر برخی از اعمال رژیم چنان سکوت کرده اید که واقعأ ما مردم مبهوت مانده ایم . گویی ، میخواهید یک کارهایی انجام دهید اما آستین عبایتان لای در نظام گیر کرده است . ویا تا بیایید و بجنبید و یک بیانیه صادر کنید ، بلای بعدی دولت نازل شده و شما گیج و حیران می مانید که چه کنید ؟<br />ازچه واهمه دارید ؟ از دست دادن مقام ؟ نفرت نظام ؟ نابودی اسلام ؟ مرد ِ سیاست در فکر فرو نمیرود ،غصه میخورد و می تازد ومی جنگد، مثل فرزاد مثل شیرین ، مثل فرهاد ، مهدی و علی و ... اینها هم ایرانی و آزادی خواه بودند .<br />آیا شما میر حسین و شیخ شجاع ، بین مؤمن بودن ، اصلاح طلب بودن و ایرانی بودن اول کدام هستید ؟<br />آیا اطلاع دارید که یک عده از مردم شما را دوست دارند؟ و درصدی ، هم ا یمان و هم علاقه ، هردو را بشما دارند ؟ آیا این برایتان مهم است ، جالب است ، یا الحمد الله ؟<br />نه نه ، این یک تست روانشناسی برای شناختن شما نیست . اما به عنوان یک ایرانی از خود می پرسم که شما چه می خواهید ؟ آیا با ملت هستید یا با نظام ؟ دیدن عکس مادر فرزاد کمانگر دل هر بیننده ایی را آتش می زند . آیا سر فرصت منت می گذارید ویک خط تسلیت برای بازماندگان وی می فرستید ؟ عدم صدور بیانیه در محکومیت اعدام ها، بزک و طرفداری از قانون اساسی و نظام است. <br /><br />حکومتی که از همان ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا به امروز می کشد ، می زند ، وسرکوب می کند تا روی کار بماند . <br /><br /> در واقع یکی از مشکلات با شما این است که هم هستید وهم نیستید . مثل تار نازکی می مانید که هر لحظه ممکن است امید جنبش سبز را یا برای همیشه بگسلد ویا نگه دارد . این نخ نازک چقدر تاب خواهد آورد ؟ خدا داند ...<br />آیا می بایست رئیس جمهور شوید تا حامی مردم باشید ؟ این خود دوران آزمایشی است برای جان فدایان ایران . آقای کروبی ، آقای موسوی ، مردم ، در برابر نظام بی پناه هستند . اگر اندکی عشق به وطن دارید امروز است که باید به خیابان بروید ، امروز است که باید اولین نفر باشید . همین امروز تا خون این پنج نفر خشک نشده است سینه سپر کنید . عکس هایشان را در دست بگیرید و به خیابان بروید . نیازی نیست مرد م را دعوت کنید . خودشان خواهند آمد . نجات ایران اینگونه میسر است . اول سینه شما بایستی جلوی گلوله نظام بایستد و بعد جوانان ، نه برعکس إ چگونه قصد داشید ریاست این کشور را بر عهده داشته باشید ؟ آیا کشور را در دست دشمن رها می کردید ؟ الان که این کار را کرده اید . <br /> <br /> از فردا روزهای معمولی شروع خواهند شد . برای بدرقه اعدام ها یی دیگر ...<br /><br />نوشته : عنکبوت گویا<br /> <br />این مقاله در اردیبهشت هشتاد ونه در کیهان لندن منتشر شده است .<br />.allameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-50805231297595714322010-05-03T10:19:00.000-07:002010-05-09T13:14:32.774-07:00شیــــطــان در بـــهشــــتهرنوع خبری در مورد ایران میخوانیم ، سخن پردازی در مورد آن وجود دارد که هیچ ،هر بار هم آدم شاخ در می آورد و از سازمان دهی حکومت آخوندی حیرت میکند . <br />البته مدتهاست و خصوصأ در این یکسال دیگر شاخ های مردم که در آمده ، تو نرفته است . بس که کارهای رژیم یااز روی حماقت است یا وحشیگری . <br />هر سخنرانی از ا.ن ویا خ.ر ( حقیقتأ مخفف نام آنها بهشان میخورد) که میشنویم ویا میخوانیم . گل از گل مان می شکوفد . چطور ممکن است اینهمه دروغ از یک مغز تراووش کند . حتی مغز خر هم ( خود حیوان را میگویم ) دچار این بحران محمل بافی نمیشود . این دو نفر واقعا که اشرف حیوانات هستند .<br />حالا دیگر برای مردم نام شیطان نام محترمی است و یواش یواش جزو پیامبران حساب خواهد شد . ایشان از صفت خود در برابر رژیم خمینی استعفا داده است چون فهمیده که به گرد پای این تبهکاران نخواهد رسید . آنها آبا و اجداد و بچه و بچه زاده و نبیره ونتیجه بچه شیطان را یکجا در تک تک شان دارند . دیگر سی سال است که شیطان بیکار و بیعار وسط مردم می پلکد و نمیتواند کسی را گول بزند . بسکه نوچه های نظام در کار فریفتن و کلاه گذاشتن حرفه ای هستند . سردمداران نظام خود شیطان راهم درس میدهند و جایی برای ایشان باقی نمانده است . <br />بنده خدا ، منظورم شیطان خدا ، تقاضای فرجام کرده است . و البته در درگاه پروردگار قبول افتاده است . چه به او بگویند ویا به چه بهانه ایی این بار به بهشت راهش ندهند ؟ ایشان یکزمانی یک غلطی کرد وسر یک سیب ،حالا نمیدانم سیب گلاب بوده یا گرانی اسمیت یا ...فرق نمی کند، بهرحال به خاطر یک عدد میوه ناقابل بوده که محکوم به زندگی در زمین و در میان آدمها شد و از مقام جلیل خود که فرشته مقرب بود عزل گشت.ولی حالا دیگر خداوند متعال دهانش بسته شده و نمی داند نام شیطان را که از لحاظ معنایی کفاف ظالمان حاکم بر ایران را نمیدهد به کدام یک از سردمداران این حکومت بدهد .<br />مردک بنام رهبر مسلمین آن بالا نشسته است و بنام اسلام که نام کمی برای عربها نیست و اگر توهین به قرآن و یا پیامبرشان کنی سرت را می برند و مثل سلمان رشدی تحت تعقیب ابدی تا رسیدن به جهنم قرار خواهی گرفت ، هی دستور و هی نهی از منکرات از توضیح المسائلش در می آورد . و با پررویی و بدون در نظر گرفتن شکم گرسنه ملت داد سخن میدهد . وباز از نجات نظا م مرده ای حرف می زند که همه فدای قدرت آخوندی شوند . <br />خوب بهانه ایی دستش افتاده : دین . نفسش از جای گرم بلند میشود . حالا دیگر اعتراضات کارگران بی چیز را تلاش دشمنان علیه نظام اسلامی می نامد . آیا ممکن است بفرمائید چه کاری است که گرسنگان و درماندگان ایران می توانند انجام دهند تا منافق و خواص ومحارب معرفی نشوند ؟ سکوت برای رضای رهبر؟<br />هرکس چه معلم ، چه دانشجو ، چه کارگر ، چه زن ، همه دست به هر اقدامی برای به دست آوردن حقوق خود در برابرحکومت می زنند ، فورأ بهانه بدست دشمنان داده اند تا به بهانه مشکلات معترضان به عنوان اهرم فشار سیاسی برای براندازی نظام استفاده کنند إای کاش این طور بود . خاک بر سر این دشمن که در این سی سال موفق به براندازی شما نشد . و شما نه تنها مرگ که زجر و شکنجه و بی خانمانی برای مردم آفریدید .<br />مسلمانان دنیا باید شما را تحت تعقیب قراردهند وجایزه برای سر کافر شما بگذارند . که آبروی هرچه دین و خدا و اسلام و پیامبر و شهیداست را برده اید . آن کس که اسلام را به مسخره گرفته است ، شما هستید . شما هستید که منشأ هر گونه بدی را در قلب دین جا داده اید و حکومت میکنید .<br />هرکاری ملت میکند گناه است و تقاص پس میدهد و هر کاری که باند حکومتی میکند جزو دستورات نجات نظام است . تمام کردار و رفتار و حتی افکار مردم باید تحت نظارت مستقیم شما باشد اما ثروت ملت را به تارج بردن به کسی ربطی ندارد و این هم حتمأ برای حفظ نظام اسلامی قلابی اتان است .<br />ارتباط صمیمی نظام و کارگران را هم که در سخنان گهر بار خ.ر شنیدید این هم باز یکی از ترفندهای خرکردن است . حتما از روی همین صمیمت و دوستی است که حقوق ماهیانه اشان را بالا می کشند . رهبر زنده باشد و خانوده کارگران ژنده پوش و بی نان و نوا. مهم نیست . برای حفظ نظام است . <br />نوشته عنکبوت گویا<br />این مقاله در اردیبهشت ماه 1389 در بخش « مقاله شما » در کیهان لندن چاپ شده است .allameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-24845719631701838452010-05-01T10:21:00.001-07:002010-05-01T10:21:50.115-07:00دیـــــــن چـــــــــــــــــرا نـــــــــــــــداردبه چه علت مردم ایران از حوادث عجیب و غریبی که در کشور اتفاق می افتد در تعجب هستند ؟ کشوری که هیچ کاری را از روی قانون انجام نمی دهد ، چه جای تعجب دارد که چرا این شدو چرا آن شد ؟ <br />این ها شوک نیست که ملت دریافت میکند . این ماجراها از هرنوع که باشد روند معمولی حکومت است .آیا شخصی پیدا میشود که مطمئن باشد که رژیم خوبی ملت را میخواهد ؟<br />نظام قبلأ حرفهایش را به مردم ایران زده است . هم از طریق رهبر وهم از طریق امام جمعه ها . حالا بگذارید به باقی کارهایشا ن برسند. <br />به چه کاری ؟ ایجاد یک حکومت اسلامی . مگر نه اینکه تقلب در جهت همین هدف بود ؟ پروژها را کنار هم بگذارید متوجه میشوید که دارند برنامه هایشان را پیش می برند . پروژه عفاف وحجاب : در یک حکومت اسلامی زنان باید باچادر سر کار بیایند . آنهم نه هرکاری . پروژه شهید پروری : بچه ها از مهد کودک باید به نحو حاکمیت اسلامی پرورش یابند . و از بدو تولد به جای لالایی نوار قرآن پخش شود و به جای پارک بردن و بازی کردن با آنها برای شنیدن خطبه به دانشگاه برده شوند . پروژه دانشگاه و حوضه علمیه : جدا سازی دانشگاهها و کنترل آن توسط فیضه قم . خود بخوان حدیث ... . هدفمند کردن یارانه ها : گرانی ، تورم ، بیکاری . اینها در برابر مشکلات و سختی هایی که امامان ما کشیدند هیچ است . اسلامی فکر کنید . دستگیری بهایی ، مسیحی ، یعنی چه ؟ یعنی این که در یک کشور اسلامی که برای سنگ انداختن ، تظاهرات ، نوشتن، محارب هستی ، برای دزدی دستت را قطع میکنند ، فتح المبین رواج است ، ادیان دیگر باید نابود شوند . نمیشود که قانون اسلامی را برای دیگر مذاهب اجرا کرد . آخر چرا نمی فهمید ؟ <br />دریک حکومت اسلامی مجسمه حرام است . مسلم است که از غیب آنها را میدزدند . حالا ملت کجاست تا قدرت الهی حکومت دستش بیاید ؟ جایی که پشه بدون اجازه سپاه پر نمیزند ویا اگر عکسی پاره شود محارب را می یابند و اعدام میکنند ، براحتی مجسمه دزدیده می شود ؟ <br />تعجب ندارد . زمانی که ملتی باورهای مذهبی دارد ، هر گونه حرفی را میتوان به او خوراند . و تا بیاید بفهمد که چه بسرش آمده قانون دیگری وضع میشود و حق بیشتری از او میگیرند . پس همان به که همین الان از اعتراض یا اعتصاب و یا تحریم دست بردارد. تا بدتر از این سرش نیامده است ...؟ <br />به نظر من برای کمی آرامش ، بهتر است منبعد مردم ایران به خود بگویند که ما آنچه را که بر سرمان می آید پذیرفته ایم . و همین است که هست . نمیخواهی برو مستقیم اوین . جانبود برو کهریزک . اما دست از مقاومت های کوچک گروهی برداریم . یک دست صدا ندارد . نه بودجه مملکت را برای نظم و آرامش بهدر دهیم و نه جوانان را به کشتن و شکنجه بکشیم .<br />قهرمانان ایرانی نیز در کتابها همیشه یک تنه به پیشواز حق طلبی رفته اند . آرش کمانگیر ، کاوه آهنگر ، رستم ، و غیره همیشه نامشان به تنهایی برده شده وتنها بودند . ما به آنها افتخار میکنیم . اما یقین بدارید که آنها به مردم افتخار نمیکنند . هنوز که هنوز است دلیران ما تنها در میدان جنگ میتازند کجای تاریخ را سراغ دارید که مردم ایران به خواست خود قیام کرده باشد . همیشه تا ایران ایران بوده است گوش ایرانی به موعظه ، قلبش به رنج کشیدن و روزی اش دست خدا بوده است . از خودش کاری بر نمی آمده است . برایش تصمیم میگرند واواطاعت میکند . و به اطاعت هم عادت . <br />ملت عزیز ، به خانه که بر میگردید سخنی از نارضایتی بر لب نیاورید . زبان سرخ سرهای بسیار سبزی را تک تک به باد داده است . رحم کنید . و بدانید که در هنگام گله از دولت ، سهراب کوچکی شما را گوش میدهد و فردا به تنهایی با یک گلوله کشته خواهد شد ... <br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-83842064435556086132010-04-28T02:53:00.000-07:002010-04-28T02:54:14.141-07:001404 ســــــال ســــقــــوط ، ســال ...دلسوزی های رژیم ما را کشته است . بچه های ایران یا گرسنه زیر پل ها خوابیده اند ویا معتاد بروی گوری دراز افتاده اند . و اینها یکریز برای آینده مردم خود را به آب و آتش می زنند و تا پانزده سال دیگر رئیس جمهور بدبخت را اجاره کرده اند . مردم ایران نمی خواهد بیش از این مزاحم این مرد « شًرّ » یف شود . باید چه کسی را ببیند ؟ . <br />اینها آنقدر جایشان سفت است که از هم اکنون خواب پانزده سال دیگر را هم دیده اند . انتخابات را بزور به خورد مردم دادند و در خفه کردن اعتراضات هم که کاملأ پیروز شدند . تنها همین مانده که درصحنه بودن رئیس جمهور را بمدت طولانی در سر مردم کنند که یکبار برای همیشه خط و نشان را کشیده باشند . و اگر کسی مخالف است و به خیال پایان یافتن چهار سال دوره ا.ن نشسته است ، بداند که از این خبر ها نیست و ایشان ماندنی هستند. چه جور هم ... نه یکبار، نه دوبار، بللکه سایه نحس اش را تا 1404 خواهیم داشت و بعد هم خدا بزرگ است . <br />بدین ترتیب درمیان همین بگیر و ببند ها خدمت مخالفان می رسند و تا پایان دوره دوم ا.ن ، هرچه معترض است یا روانه زندان میکنند یا قبرستان .<br />جناب ا.ن که پر تجربه و حرفه ای بود را بهتر است بر روی چشم نگه داریم و عاقبت اندیش باشیم و بدانیم که رئیس جمهور جدید تا بیاید تسلط پیدا کند و یاد بگیرد مردم بیچاره شدند . خودشان هم میدانندکه چه کسانی را سر کار میگذارند ...؟<br />ایشان ( ا.ن) که تا به حال جز ویران کردن ایران حاصلی نداشته است . مگرخود جناب از قدرت نفرت بهم زند و برود. شاید فرجی برای مردم شود . البته ناگفته نماند که این رزرو کردن صندلی قدرت از جانب سایت حامی مشایی بیهوده نیست . میخواستید که موسوی این پیشنهاد را بدهد ؟ نه خیر مشایی هم بعد ازرفیقش شروع به کاندید شدن خواهد کرد . این را همه بخوبی میدانیم . رئیس جمهور جدید با رهبر جدید : مجتبی خامنه ای <br />دیگر مردم چه میخواهند . ما روز بروز به اسلام ناب نزدیک میشویم . خودمان خواستار بهشت بودیم و دارند یکی یکی امان را با ارزانترین وسیله روانه میکنند . <br />بزودی لزومی در ممنوع کردن رنگ مانتو نخواهند داشت . همه عزادار عزیزانشان خواهند بود . خصوصأ تا پانزده سال دیگر کسی بعنوان معترض نخواهد ماند . در هیچ کس توان اعتراض نخواهد ماند . ناقوس مرگ از فقر به شکل های مختلف برای ایرانیان زده شده است . گرسنگی و اعتیاد و فحشا و... <br />خودشان خوب میدانند ، آن ها را که جانی داشتند به سلاخی کشیدند و بقیه را هم بعنوان برده زیر گرده خود دارند . زنان را هم که بکل از تمام صحنه ها خواهند زدود . کسی نمی ماند . آن درصدی راهم که آنطرف آب رفتند ، دستشان به جایی بند نیست . بروند آنقدر شکایت کنند و نامه بنویسند و برنامه تلویزیونی بگذارند و نقد و تفسیر کنند که جانشان در آید .<br />این رهبران حکومت اسلامی هستند که باید به اصل کار ادامه دهند که مید هند و ترسی هم از مافوقی ندارند . اینها خود خدا هستند .<br />تا آن زمان خامنه ای مرده است و ا.ن به جایش می نشیند و به ترتیب جایشان را به هم پاس میدهند .<br />سپاه را پشت خود دارند وبی خیال مردم.. . <br />خیال میکنند که عمر ابدی دارند و جاودانی هستند . بد جور حکایت های مذهبی را باور کرده اند . احتمال میرود که برای پس از مرگ هم نقشه ها دارند . و هاله هسته ایی حکومتشان تا کهکشان ها خواهد رفت و بهشت را زیر پای دارند . و فردا نوبت پاکسازی آسمانی هم خواهد رسید . <br />دیکتاتوری ناب خمینی شما را خیال باف هم کرده است که برای خاک پاک کیان چپ و راست نسخه می پیچید و وارث تعیین میکنید . یکباره بیائید علامت وسط پرچم اتان را هم تاج کنید و بسر مردم بگذارید . هر چند سی سال است که از مراحم و شفقت اسلام محمدی اتان شاخ امان دراز و دراز تر میشود .<br />این حرامیان بیهوده خواب های پلید برای مردم نمی بینند . یا به سر کوب های وحشیگرانه دل بسته اند و میدانند که هراس را در دل مردم جای داده اند وصدای کسی در نخواهد آمد . ویا باز هم ملت را بیشعور حساب کرده اند و گمان میبرند که گله گوسفند را رهبری میکنند .<br /> یکی از این دو است .<br />نوشته : عنکبوت گویا <br />مراجعه به سایت کلمه <br />http://www.kaleme.com/1389/02/07/klm-17766allameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-73555617100998121422010-02-20T12:11:00.000-08:002010-02-20T12:13:01.849-08:00دجال* نیوزما نا امید و خسته و افسرده از رژیم هستیم ، نه از حرکت و پراکندگی در یک روز که گلوله ها سینه های مارا نشان کرده بودند . <br /> ما سبزها از قدرت و ابهت شما قرمز شده بودیم ؟ مانده بودیم که چه مزدوران پر قدرتی بر کشور ما پاسداری می کنند ؟ که برای مام وطن وملت اینگونه در جشن سالگردشان لشکر گماشته اند . اگر کروبی و موسوی مارا مجاز به داشتن خشونت میکردند که سبز نبودیم . معلوم میشود که معنای سبز و پیروزی را نمی فهمید . <br />اگرشیوه کشتن و باتوم زدن و لباس در آوردن و کتک زدن جوان تنها و بی پناه در کنار خیابان برای شما پیروزی است . پس شکست ما در برابر بُرد احمقانه شما افتخار است .<br />چه انتظاری از مردم در برابر اسلحه ها وارتش خود داشتید . ما در خانه های خود هم که باشیم صدای اعتراض و تنفر مارا نسبت به خود می شنوید . لزومی ندارد سبز بودن امان را مرتبأ به خیابان بکشیم . <br />بگوئید به چه چیز و به چه بخش از پیروزی اتان می نازید ؟ به بر قراری حکومت نظامی در جشن سالگرد انقلاب اتان ؟ گماردن لشکر حزب الله که از ترس ده تایی حرکت میکردند ؟ یا حمله لباس شخصی ها و یا گارد ویژه که بسیار گیجه ؟ به گاز اشک آور رنگی اتان ؟ به اتوبوس ها ؟ وبسته های ساندویچ و ساندیس ؟ به ارقامی که به حساب خود فروش ها واریز کرده اید ؟ به زوری که برای آوردن ارتشی ها بکار بردید ؟ به بلند گوها ؟ ویا به دویست هزار بسیجی و پاسدار بی وطن و ابله و کور که از زمین و آسمان مردم را در کنتر ل خود داشتند مغرورید ؟ <br /> حتی یک بچه دوساله هم با اینهمه تجیزات میتوانست تمام اهالی خانوده اش را زندانی کند و نگذارد که از جایشان تکان بخورند . رجا نیوز روزنامه ایی که شرف ندارد . و وظیفه اش را از اطلاع رسانی به سر سپردگی تبدیل کرده است از چه داد سخن میدهد و به کدام عمل دولت می بالد ؟ به انشا ی ابتدایی که رئیس جمهورتان ناشیانه خواند ؟ که از هوا کردن یک لاک پشت و موش و کرم شاد بود و به آن افتخار میکرد .انگار که کل سیستم فضایی را در اختیار دارد ؟ یا به دروغ هایی که از اجبار سر هم کرده بود که مبادا از آنطرف کسی تخم مرغ گندیده ای بصورتش نزند ؟<br /> سبز ها مرام دارند . آن کسانی هم که گله کردند جوان و بی تجربه هستند . اما پاک و بی غل و غش . حرف دلشان را میزنند . وگرنه در عمق وجودشان میدانند که هیچ کس نه خارج نشینان و نه سازگارا و نه موسوی ، هیچ کس مقصر در ناتوانی جمع شدن مردم در کنار هم نبود . ما همگی در مراسم خود حضور داشتیم . ما حریف نیرومندی هستیم که اینچنین مجهز با لباسهای آهنین اتان ، با سپر و اسلحه به پیشواز ما آمدید . جشن اتان بیشتر رژه نظامی بود . این شما بودید که از ترس دید ن جمعیت ما به هزار نیرنگ دست بردید و در تمام مسیر ها از جاسوسی کردن و سرکوب کردن کم نیاوردید . شما پادگانی را به میدان آزادی آورده بودید . <br />ما همیشه به پیروزی خود ایمان داریم . می دانید چرا ؟ چون به دیکتاتوری ، خونخواری و حرص و طمع اطرافیان اتان آگاه هستیم . دستتان برای ملت رو شده است . سبز ها با هم هستند و نیاز به اتوبوس و مزد و چاپلوسی نداریم . ما یک ملت هستیم و شما یک لشکر تا دندان مسلح <br /> چرا رئیس جمهور رژیم از کارهای چشمگیرانه در مدت خدمت اش سخن نگفت و مجبور به وعده دادن شد ؟ تا بحال در چه مورد پیروز بوده اید ؟ در اقتصاد ؟ که بوی تعفن از نعش بانکها ی جمهوری اسلامی به مشام میرسد ؟ در غنی سازی اورانیوم ؟ در موشک هوا کردن ؟. شما پیروز تر از آن هستید که اینبار ذکر کرده اید . یک پیروزی بزرگتان که به گوش دنیا رسید عاشورا بود . از این پیروزی ها زیاد داشته اید . آنها را چرا فریاد نزده اید . فردای تقلب . استعفای کارمندان سفارت در نروژ . و دیگری در ژاپن . که با پیروزی دست بدامنش شدید که هر چه میخوا هد به او می دهید فقط برگردد . چرا از موفقیت به دار کشیدن آرش نوزده ساله و محمد رضا زمانی حرفی نزدید . اینها را فراموش کرده اید ؟ از دفن های پنهانی که یکی از بزرگترین موفقیت های شماست . از جنگ های مافیایی داخل خود چرا حرفی نمیزنید .که میخواهید لقمه را از دهان همدیگر بربائید ؟ از ایت الله صانعی ، مرحوم منتظری ، از زندانیان سیاسی و کشتار و تجاوز آنها . پرده برداری از سناریو ندا ؟ از محاصره خبرنگاران وکنترل آنان از لحظه ورود تا خروج و چک تمام عکسها و فیلم ها چر ا حرفی بمیان نیاورده اید . این کارها یی که به آن مفت خر هستید فقط مخصوص همین رژیم و سرداران آن است . <br /> آه چه معجزاتی از شما سر میزند و ما خبر نداشتیم . این دولت پر قدرت ؟ پایه هایش بر دوش شاید صد و خورده ایی نفر ایرانی خائن سوار است . که با هم میخورند و می چاپند . و تنها کاری که در آن بخوبی موفق بود ه اند ، کشتن و نابود کردن است . <br /> درست کردن چند تا کوکتل مولوتوف برای جنبش سبز کاری ندارد اما آنها نمی خواهند دستشان به خون سگانی مثل شما آلوده شود . اگر شما رعب و وحشت و کشتن را افتخار میدانید پس همین شما پیروز هستید و پیروز بمانید . سی سال گذشت این اندک زمان هم خواهد گذشت . <br />تا پیروزی برای شما چه معنا دهد . همین که مردم ایران رهبر تریاکی اتان را ثنار حساب نمی کنند . و احمدی نژاد که فقط در نوشته پائین صفحه تلویزیون رئیس جمهور است . و اصلأ عددی حساب نمی آید . زهری است که جنبش هر آن به حلق شما می ریزد . پس زود جشن نگیرید . و شادی نکنید . خیلی تند رفته اید. <br />بروید خودتا ن را برای جشن سیزده بدر آماده کنید . و تانک های بیشتر ی را با پول مفت ملت ایران از چین بخرید . اصلا اینبار با تانک بیائید . چطوره ؟ <br />راستی هنوز فکری برای رنگ سبز پرچم کرده اید ؟<br /> <br /> دجال :شخصی که می گویند پیش از حضور مهدی موعود پیدا یش میشود وبسیاری از مردم فریبش را می خورند . با این تفاوت که در ایران این دجال ها زیادند و رهبر و رئیس جمهور هم دارند .<br />نوشته : عنکبوت گویا <br />جوابی بود به نوشته رجا نیوز <br />http://news.gooya.com/politics/archives/2010/02/100380.phpallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-54741305275438885972010-02-13T01:52:00.000-08:002010-02-13T01:54:25.911-08:00ایران پوشک تحقیقاتی پرتاب کرددولت ایران گزارش کرد که در مراسمی به مناسبت روز ملی" فنا تیک قضایی" که در جایی در تهران برگزار شد خیلی چیزها به فضا پرتاب شد .<br /> در این گزارش آمده است که محمود احمدی نژاد، بفکر ری... یاست فضا هم افتاده است . از قرار معلوم فرشتگان خودی و حامی ایشان خبر از فساد آسمانی داده اند . <br />به همین دلیل با استفاده از یک ماهواره که بر سیمرغ سوار بود و موتور آن بر رونما قرار داشت و یک راکت کاوشگررا هم روی آن خواباندند که البته همه مذکر بودند واطمینان حاصل شده بود که از نظر آلودگی سکس تمایل به همجنسگرایی ندارند را با احتیاط و گذاشتن یک جا نماز مابین هرکدام و بستن دعا به پایه های موشک آنها را از زیر قرآن بسلامتی رد کردند و فرستادند آن بالا . البته همراه با پیام و تیپایی که دکتر احمدی نژاد که حواله عقب موشک کرد. <br />چه تصور کرده اند آنهایی که قبل از رژیم جمهوری اسلامی به بهشت رفته اند . یک علت ارسال موشک برای همین منظوراست . حکومت اسلامی تنها مال زمین نیست . آسمانی است . جهانی است . تمام بهشت نشینان در دوره چهل سال شاهنشاهی بایستی تمام مدارک مربوط به زندگی گذشته اشان را فراهم کنند و باپرسشنامه ایی که از طریق فشفشه به آنان اعمال خواهد شد باید به سوألات امنیتی و مذهبی پا سخ دهند . از ما گله نکنید . ما به کمک خداوند آمده ایم . تا سرعت رفتن مردم به جهنم را افزایش دهیم . وظیفه مذهبی و ملی ماست که برای نجات بشر از گناه حتی فضا ر ا هم پاک سازی کنیم . برای کسانی که به دروغ و با کلاه برداری و دلسوزاندن پروردگار وارد بهشت شده اند . تصمیماتی گرفته شده است . البته سعی بر آن داریم که کسانی امثال رادان ویا مقدم ویا رئیسی و مرتضوی و اژه ای و ضرغامی هم به آنجا فرستاده تا خیال رهبر از بازگشت به بهشت راحت باشد که هنگام فوت کسی در آنجا قصد از بین بردن روح معظم اله را نکند .<br />ماموریت دیگر این ماهواره علمی دانشجویی ، تصویر برداری از زمین است . هم اکنون به تمام بانوان در سراسر دنیا اعلام میداریم که از لخت شدن در حمام خودداری کنند و در تمام مدت حجاب خود را حتی در خواب رعایت کنند . برای صادر کردن اهدافمان نیاز به شناختن مراکز فسق و فحشا داریم . با پیشرفت سریعی که ما در ویران کردن و کشتن و شناسایی افراد داریم ، مایل نیستیم که فردا باعث گلۀ کشورهای غیر اسلامی شود . ما اولتیماتوم خود را داده ایم .<br />ما با ایجاد یک شبکه ارتباطی ماهواره ایی و بمنظور طراحی و پرتاب تدین و عصمت در سر تا سر زمین حتی حوضچه های آب و دریا هارا تحت کنترل نظام خود داریم که در زمینه منفعت های خود به کار می بریم .<br />تصاویر تهیه شده توسط ماهواره طلوع به غروب زندگی افراد نامتدین منتهی خواهد شد زیرا با بزرگ کرد ن تصاویر و چسباند عکسهای متحجر بدور خط استوا ، ناقوس بی ناموسی این مرتدان و صهیونیسم ها و امپریالیسم ها به کرات دیگر نیز خواهد رسید و آبروی شما خواهد رفت .<br />این ماهواره از نوع ارتفاع پائین معرفی شده است . یعنی خیلی بالا نیست . پس روسری اتان را جلو بکشید . مواظب رفتن خود به کازینو و دیسکو باشید . عمر مفید این ماهواره دو سال است . در این مدت جلوی گنه کاری های خود را بگیرید . بعد نگید رئیس جمعور ما نگفت . <br />مدل خاص این موتور و راکت کاوشگر در چین به نمایش گذاشته شده است . <br />ایران کشور بسیار غنی برای حکومت است و اگر ما سوزن نمی سازیم و دنبال قطعات موشک می رویم از این روست که سوزن کوچک است و اگر افتاد میرود توی پای یک بنده خدایی ولی موشک اگر افتاد ... <br />همچنین یک کپسول زیستی متشکل از زندانیان سیاسی زنده برای درس عبرت کرات دیگر بهمراه آن به فضا پرتاب شد . پرتاب این کپسول زیستی امکانات جدیدی را برای فعالیت های علمی در عرصه فناوری فضایی در اختیار ایران قرار می دهد. چون با بسته شدن دانشگاهها در آینده نزدیک با خود گفتیم که تحقیقات و فراگیری این گونه علم فضایی در همان آسمان لایتناهی بدرد میخورد .<br /> حال اگر اجرای این برنامه ها در مواردی با ناخرسندی برخی کشور ها مواجه شده است بدرک ... نبایستی بیهوده نسبت به حکومت جمهوری اسلامی بی اعتماد شوند ، واگر احتمال بهره برداری نظامی از این امکانات موجب نگرانی میشود بروند به همان سازمان حقوق بشر مراجعه کنند. ما که در هر صورت کار خودمان را میکنیم .<br />وحتما می پرسید چرا پوشک ؟ اولا پوشک مال بچه هاست و فوری نمیتوانند بریزند توی خیابان و اعتراض کنند که پوشک های ما چه شدند؟ ضمنأ میتوان از ملافه و یا لحاف بریده هم بعنوان پوشک برای آنها استفاده کرد . ما از همین الان از کودکان چه آنهایی که بدنیا نیا مده اند وچه انهایی که آمده اند عذر خواهی میکنیم و خواهش میکنیم کمی سوختگی بدنشان را تحمل کنند و برای حفظ نظام و آبروی مملکت بگذارند ما به مقاصد اصلی و پاکسازی آسمان خاتمه دهیم . چشم . بفکر پماد های آرامش بخش هم بزودی خواهیم بود . و تازه چرا اینقدر ناشکر هستید حتی اگر تحریم هم شویم وازلین هست . وازلین خودمان مگر چش هست؟ پس نوزادان عزیز بگذارید ما به کار خودمان برسیم و مثل پدر و مادر های بی چشم و رویتان عر نزنید . و هی چراغ سبز بما نشان ندهید ...<br />با توجه به تحولات اخیر ایران، و تسلط نهادهای نظا می و امنیتی کشورمان که در ایجاد اختلال و دسترسی به امکانات ارتباطی و اطلاع رسانی فتنه گران ماهر است با پرتاب این پوشک کل اینترنت برای ابد قطع خواهد شد و این همان سورپریزی است که قولش را برای بیست و دو بهمن داده بود م و علت دعوت خبرنگاران خارجی نیز به همین علت است . همه را با هم دچار پارازیت جهانی خواهیم کرد . <br />به امید زندانی کردن تمام مردم ایران و حصار کشید ن به دور آن .<br />والسلام .<br />نوشته عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-38600942547819012922010-02-04T02:13:00.000-08:002010-02-04T02:14:09.596-08:00جــنــتـــی جــهــنــمــی جــنــایــتـــکـــاردر نقطه ای از دنیا برای نجات یک دانشجو از زیر آوار جشن می گیرند و در نقطۀ دیگری از زمین ، جوانان ما ر ا دستی دستی میگیرند و دار می زنند . و فردای آن روز ، در سرزمین جوان خوار ما ، یک پیر مرد هشتاد و پنج ساله مفنگی ، در مقام آیت الهی ( که مطمئنأ درجه اش خدا را هم به گریه انداخت) بشکل یک انار مکیده می آ ید و بنام دین ، به اسم خیر خواه نظام ، داد می زند و اعدام را راه نجات برای برون رفت از گند کاری ها میداند . دولتی که عمری چنگالش را درگلوی مردم فرو برده است و حال جانشان را میگیرد . <br />آقای جنتی شما ار نظر سیاسی نان خور عزیزی هستی که نعره کشتن میزنی و گذشته خود فروشی شما از کسی پنهان نیست . شما از عهده تربیت پسر خدابیامرزت بر نیامدی حالا انتقامش را از ملت میگیری ؟ این بنده خدارا چنان از خود فراری دادی که بدامان مجاهدین پناه آورد . و از غم فرزند نه تنها ناراحت نبودی بلکه روزه شکر هم گرفتی . نوه ات را هم به شکل دیگری به کام مرگ کشاندی . خوشبختانه که زنده نیستند تا باعث خجالت اشان شوی . بیشک شما از همان نطفه هایی هستی که از افتاد ن بروی عمه در زلـزله درست شده ای... <br /> نگران نظام و اسلام نباش . دیگر پاهای او هم مثل تو رو به قبله است . خودتان با دستان خودتان سر اسلام را در ایران بریدید و آن را قربانی حکومت خامنه ایی و انترش کرده اید .<br /> دولت اسلامی ایران قلبأ قا تل است و نیازی به تشویق شما ندارد . بدون دست مریزاد جنابعالی هم کارشان را انجام می دهند .<br /> هنوز نمی فهمی که وق وق اشان را از دهان چشم دریده ای چون تو بگوش مردم می رسانند ؟ چون با این نفس های بریده ات باز عو عو میکنی . و دم تکان میدهی . <br />همانطور که از اسمت پیداست جن در جان جــنــایت کارت رفته است .آخیه ... خوب چکار کنی ؟ توی بینوا همین قدر میفهمی که در سیرک نماز جمعه مثل پیرزن ها نفرین کنی . <br />اگر آنگونه که ادعا میکنی که در نهم دی آتش افروخته خاموش شد ، پس چرا اینقدر گلوی خودت راپاره میکنی ؟ ؟ لابد آتش زیر بافورتان خاموش شده وگرنه آتش مردم تازه گر گرفته است . غیر از این است که یقین داری که در بیست و دوم بهمن ماه حتی توالت هم (ترجمه برای جنتی : خلا ) باید با اسلحه بروی ؟ مثل همان دوست جان جانی ات حجت الاسلام حسنی که در روز عاشورا اسلحه بدست نماز خواند . از ترس موج سبز و شعله هایش ...هنوز کجا یی زبانه هایش را ندیدی ... <br />راستی در اعدام جوانان « ایده دو گانه کُشی » نداشتی که اگر طناب نبود با عمامه دار بزنند ؟ اما نه . عمامه ها برای خود شما ذخیره شده است .<br />میگویی امام خمینی زنده است و از آنور دنیا فرمان میدهد . پس دوتا امام غائب داریم . همین امون مونده بود ...؟ انشاالله بزودی خامنه ایی هم سومین می شود . این بابا قدرتش تموم بشو نیست . فکر میکردیم که با کوته بینی خود تان عقلتان تا اینجا رسیده . پس کمکی هم داشته اید . <br />اما فقط یک حرف خوب زدی کیف کردم . اونم وقتی گفتی ، بهرحال دراین وضعیتی که ما گرفتار شده ایم . عالی بود . محشر کردی ، گل کاشتی ، جنتی جون ، بریز بیرون عقده هاتو خالی کن هرچی که اون زیر توی فتق ات باد کرده بده بیرون بابا جون .<br /> از وظائف مردم ساندیسی گفتی که وقتی صداشون میکنید مثل سگ بیایند و پای لیسی بکنند واگر دو تا شهید هم میدادند بد نبود . تا آخر عمر سر فراز میشدید و دو هزارتا خیابون هم بنامش میکردید و هر روز براش ختم میگرفتید تا زمانی که مجتبی بیاد سر کار .<br />از مسئولیت قوه قضائیه که وظیفۀ سنگین دارد گفتی که رسیدگی به وضع عاشورگر ها را بعهده دارد نه آشوب گر ها . <br />و خون گریه کردم برای آقای لاریجانی که با دل پاک و دست خالی و با قصد نوکری بیحد و حسر به رهبر ، به مردم ، شب و روز ندارد و هی قانون به بی قانونی اضاف میکند . مسلمانان گریه کنید صوابــــــه .... جگرم برای لاریجانی آتش گرفت که مجبور شد با آن روحیه ضد ظلم و روحیه انقلابی اش یعنی نفس کشتن برای جوانان کشور تعیین تکلیف کند .اینهایی را که گفتی باید بزرگ نوشت تا مسلمانان دنیا بدانند که مراجع دینی اسلامی در ایران چه نطق می کنند ...و چه حکم می دهند . <br />همچنین اضافه کردی که اطلاعات هم یک وظیفه دارد ، و خودت هم که وظیفه ات را انجام داده ای و خلاصه هر کس بشکلی وظیفه دارد مردم را سرکوب کند . یعنی بقول دومین غائب : همه با هم وظیفه در کشتن جوانان داریم اما وظیفه احمدی نژاد چی شد ؟ ها ن .. ؟ آره بهتر کار دست او ندی وگرنه تو کشتن هم زه میزنه .<br />با قرائت چند آیه از قرآن فریاد کشیدی که برای رضای خدا همینجوری که این دو نفر را خیلی سریع اعدام کردید و دست شما درد نکند بیائید مردانه ؟ بایستید و باز هم بکشید . مگر مردم از جنس شما هستند که با یک خواب وحشتناک نماز بخوانند ؟ شما هر جا ضربه خوردید در حرص و ولع مال اندوزی و عشرت و قدرت بوده است . و صد در صد آینده بدتری ... نه سقوط وحشتناکی منتظرتان است . <br /> مگر از جلاد هم میتوان انتظار رحم وشفقت کرد ؟ و یا دلش را نگران کرد ؟ شما به کشتن عادت دارید . دین شما رنگ خون دارد . با قتل عام ها گور خود را زودتر می کنید . <br />در لغتنامه زبان فارسی برای توصیف قصی القلب بودن تو واژ ه ایی نیافتم که به کلام توهین نشود. انگل اجتماع بهترین توصیف برای تو و حمایت تواز باقی کرم ها ست که نیاز به معرفی شدن ندارند. . در آدرس زیر سخنرانی جنتی جهنمی را میتوانید گوش دهید<br />نوشته : عنکبوت گویا<br /> http://www.youtube.com/watch?v=nR4YZGq6ji8<br />.allameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-3665311246729201632010-01-28T04:11:00.000-08:002010-01-28T04:18:17.123-08:00زن نــــا مـــریــــیامروز بیش از همیشه بیاد فریدون فرخزاد و حرفهایش افتادم . پس از کودتا بیش از هر زمان دیگری جایش را خالی کردم . اگر زنده بود برای این لوگو کنده شده چه ها که نمیگفت . میتوانم او را با قهقه های مشهورش تجسم کنم که میگوید : آخر کدام از خانمهای خوشگل ما اینطوری قوز میکنند و می رقصند؟ مگراینکه درشب نشینی های آخوند ها این حا لت رقص مد باشد .ولاکن ... ویا شاید هم حرف « ز » باضافه « ن » تهران را سر هم زده اید و زن دیده اید ؟ و مسلمأ نقش زنی است که قبل از شروع به رقص ، دچار مشکل آرتروز کمر شده است . و چون پای راستش بلند تر از چپ اوست . رقصیدن را برای این بنده خدا مشکل ساخته است .<br /> برای ا ینکه حرفها ی مرا متوجه شوید ، بایستی موفق بدیدن باسن و پای چپ این خانم ، در حرف « م » با ساق کشیده شوید. که حتمأ تصویر کسی جز یک بالرین لخت هم نیست ... ؟ وای وای .... گناه داره والله ...<br />این بانوی بدبخت مجبور شده برای ا رضای دید آقایان تا میتواند روی ران راست بایستد تا باسن اش در سر« میم » بخوبی مشخص شود .البته اگر سر خانم که همان نقطۀ « ز» هست روسری میکردند دیگر کسی زر نمیزد .ولاکن در این ولایت یک نخ موست که ضعیفه را راهی جنهم میکند . و اما از حروف بی وجدان و هرزه «و» که وای چه وابی ... سینه هارا در خود کشیده ... آخ نگو ... کردی کبابم ... آمد ...<br /> آره بیائید به من بپیوندید و این همه زیبایی را در حروف فارسی ببینید . بیهوده نیست که اینهمه خبر نگار و روزنامه نگاردر زندان اسیرند . چون نشانگر چیز های برجسته اند ؟؟؟ به ایشان حق دهید . اگر از حروف عربی استفاده شود که زیر و زبر دارد و مردانه است مشکلی پیش نمی آید . دلم برای این بینوایان میسوزد . خدامیداند وقتی این لوگو را جمع کرده کجا برده است ؟ وبا آن چه ها که نکرده است ؟ مطمنأ صد ها بار اور ا مورد تجاوز و فحش و ناسزا قرار داده است . شاید هم سر را ه بعد از حا ل کردن او را تحویل مقامات امنیتی و ارشاد داده اند . بگردید و این زن بیچار ه را تا قنبلش را نشکانده اند نجات دهید . گمان میکنید برای چه منظور اینها چادر بسرزن کرده اند ؟ میبایست خودشان را علاج کنند . یا رو بنده میزدند . ویا هر روز قبل از خروج از خانه ... آره دیگه ... حدس میزنید ... هر چند فکر خراب را هیچ چاره نیست . وخدارا شکر که اسم تهران زیر باسن اوقرار دارد ، نه نام اما م یا خامنه ایی ... یا مصباح یزدی ؟؟؟ هر چند بدش نمی آمد .<br />با چه چیزهایی این آقایان بلند میشوند ؟ و اعتراض میکنند ؟ تصور کنید از صبح که بر میخیزند چه زجرو شکنجه ایی متوجه چشمان نافذ آنهاست . حال میفهمم که چرا برادران اسلامی همیشه سرشان زیر است . در سفرهای خارج چه میکنند ؟ شاید به همین دلیل است که به تریاک پناه میا ورند بلکه کمی حرارت چشمان اشان سرد شود ... و آرام گیرند . <br /> منبعد مواظب نوشته ها و پلاک کارد های خود در بیست ودو بهمن باشید مبادا کسی آن بالا برقصد ؟ جرمتان صد برابر خواهد شد . بر تمام نوشته ها حجاب بگذارید تا کسی تحریک نشود سعی نمائید از حروفی که تحریک جنسی میا ورد پرهیز کنید . ویا مجوزبرای بلند قدی حروف الفبای فارسی بگیرید . ویا بهتر است کلا اقدام به بریدن هر حرفی که میتواند قسمتی از آن بلند شود بکنید .مگر اینکه لوگو ها را بشکل آیه بنویسید تا پسند افتند . <br />ای کاش نشریه « پرتو » سخن در قم ، سر تحلیل ژرف اندیشانه اش را کمی آنطرفتر از لوگو بیاورد و تجاوز های هم کیشان خود را در زندان ببیند . مگر اینکه این « پرتو» فقط مشغول آنچه ظریف و نازک است میشود .... اگر بدین گونه پیش بروند که وای بر ما ... دنیا کجاست و عده ایی کجاهستند ؟ می ترسم جایی برسیم که برای رفتن به قم مجبور به اخذ ویزای گنبدی شویم . مصاحبه شویم تا درجه عفت و عصمت امان اندازه گیری شود ... اگر قرار باشد که هرچیز باریک و تیزی را به سکس تعبیر کنند که کار ما زار است . <br />هر اتفاقی در دنیا بیافتد اینها همانطور در هاله مذهبی خود گیر مانده اند . ای وای ... <br /><br />نوشته : عنکبوت گویا <br /> این مقاله در هفتم بهمن ماه 1388 در گویا نیوز منتشر شد . <br />برای دیدن لوگو به صفحه گویا نیوز مراجعه کنید : http://news.gooya.com/politics/archives/2010/01/099685.phpallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-28774675927598902432010-01-26T11:29:00.000-08:002010-01-26T11:34:30.092-08:00هر روز فردای ایران استتقدیم به جنبش بسیار سبز مردم <br /><br />هر کدام از ما به شکلی فردای ایران را رقم می زنیم . باشرکت در تظاهرات ، با ایجاد کمپین ، وبلاگ نویسی ، حتی با شرکت نکردن در هیچ کدام از اینها . و تنها با نفرت از رژیم ، باورنکردن حکومت ، با قبول جنایات ، با سکوت ، با تفکر با آه کشیدن ، با ارسال ایمیل با خواندن ایمیل ، با نگاه به جرائد . با نگران بودن ، با نخوابیدن ، با خواب ایران دیدن ، با گوش دادن به صدای آمریکا با ساختن ترانه و تنها سبز را دوست داشتن ، با هر حرکتی گوشه ایی از خاک وطن را برای آزادی شخم می زنیم . تا در آ ینده ایی نزدیک آزادی ایران را درو کنیم .<br />پیگیری رای ما دیگر اهمیتی ندارد . اما وطن پرستی جزیی از خصلت ما بوده است . گرچه پرسش های ما توهین حساب شد وبه زندان کشید . از زندان به تجاوز وسپس به مرگ انجامید . با این وجود هنوز هم برای آقای خامنه ایی مرز و موضع ما مردم ، شفاف و مشخص نشده است . حاکمی که رفتار و زبان مردمش را نمی فهمد ، بهتر است مترجم بیاورند تا اینها را به عربی ترجمه کند هر چه باشد زبانی است که ایشان بهتر میفهمند. حتی عقب افتاده ترین بسیجی هم معنای این جمله کوچک را که : خامنه ایی قاتله ولایتش باطله را متوجه میشود . اگر گفتار ما برای این جناب واضح نیست . برعکس تهدید و تحریک در سخنان ایشان بر ما روشن است . رهبری که از روی قصد ، لج مردم را در می آورد تا به حساب خودش محارب و واجب الاعدام تولید کند . هرچند مثل همیشه روزه خوانی میکند وآدم حوصله اش آدم سر میرود .<br /> آیا اعمال رئیس جمهور زورکی که برای مردم برگزیده اید برایتان شفاف است ؟ برای ما هست . دولتی که استادان را اخراج و از درس دادن ممنوع میکند ، نشان از بر پا کردن حکومت اسلامی دارد . هدف بزرگ دولت کودتا همین است .<br /> حکومتی که نیاز به دانشگاه ندارد . دانشگاه جایی است که آیندگان ایران را برای زندگی بهتر و پیشرفت پرورش می دهد. درحکومتی که فکر و ذکرش ارسال اسلام است ، دانشگاه و دانشجو نمیتواند وجود داشته باشد . دولت ا.ن تنها نیاز به فیضیه وپرورش طلاب دارد .همین برایشان کافی است . انسان فهمیده در ایران یعنی مخالف دولت . یعنی بره نبودن و اعتراض کردن .<br />آیا گمان میبرید که میتوان در فضایی پر از وحشت به آموزش پرداخت ؟ ویا به نبودن دانشجویان اسیر بی اعتنا بود ؟ همان به که معلمان دور از دانشگاه اشغالی توسط گشتاپوی سپاه شما بمانند . قبل ازآنکه با نفس های آلوده مزدوران ترور شوند . آنها وظیفه خود را در آموزش « وطن پرستی » به جوانان ما خوب آنجام داده اند . راستی منظور از « این نسل جدید که هوشیارانه عمل می نماید » کدام دسته بود ؟ دانشجویان ایرانی یا بسیجیان خامنه ایی ؟ آنها که وطن پرستند یا آنهایی که مستبد پرستند ؟ شما اینرا شفاف نکرده اید. شاید قرار است در « رو به فردا » یی که برایتان وجود ندارد نورافشانی کنید ؟ آه ... بیچاره رهبر نیاز به رهبری دارد.هه هه<br /> رژیم شما سه چیز برایش بسنده است : ولایت فقیه ، فیضه قم ، که کارخانه آخوند سازی اشان است و وظیفه اش درآوردن اشک آن دسته از ملتی است که به آنها باور دارد . وسوم ، لشکر اسلام که بسیج و سپاه بیسواد را تشکیل میدهد . که از مردم نیستند و نا ف آنها را با تف امام خمینی بریده ا ند . آیا کارکرد لشکر زیر دستتان که بجز مزاحمت و دردسر و قدرت نمایی بنام ارشاد نیروهای انتظامی کا ردیگری در خیابان های ایران نکرده اند هم بر شما مشخص نیست ؟ برای ما هست :<br /> سربازان حکومت کاری به اصل اسلام و دین ندارند . برای آنان ، امام و مرجعشان در اسلام خمینی گنج بازمانده اش خامنه ای مهم است : نابغه اسلام .... ارث امام گهربارشان بدجور عزیز است . مردان بسیجی و سپاه به فکر« آخر » ت خود هستند . نه به فکر زنده بودن مردم ، نه به فکر وطن اشان . وطن آنها غزه و لبنان است و مغزشان پوشیده از غبار حرم خمینی است . چگونه میخواهید که بفهمند چه بر سر مردم می آورند ؟ اسلحه ایی که در دست یک بسیجی است برای کشتن ضد خامنه ایی است نه برای دفاع از مردم . برای دفاع از حکومت دینی است . نه دفاع از جان مردم. از چشم آنها ، مردم ایران همه مرتد هستند . بسجی و سپاهی یعنی اطاعت از حماقت محض . اینها سمبل حکومت اسلامی ایران هستند . <br />بنابراین ، هموطنان عزیزم ، از چه می نالید ؟ پژوهشگر، فعال حقوق بشر و جنبش زنان، استاد فلسفه ، استاد فیزیک و غیره ، چه بدرد اینها میخورد . برعکس اگر به جای دانشگاه ، شکنجگاه بود خوششان میآمد . حظ میکردند .آ نوقت نه تنها درش را نمی بستند بلکه همه جای ایران ودر کنار هر زندانی یکی تاسیس میکردند. و از آن استادان خون آشام بیرون می آمدند . دولت اسلامی ایران یک مشت مریض روانی را تربیت کرده که اینطور مردم را قصابی میکنند . وگرنه کجا یک آدم میتواند اینهمه خون را تحمل کند و شب خوابش ببرد ؟ بیرحمی این قوم حدی ندارد . مگر خود رهبر رفتار و کلامی انسانی دارد که نوچه هایش داشته باشند ؟ تجسمی که از شیطان در کتابها داده اند شباهتی عجیب به شخص رهبر دارد .<br /> همه چیز ما را به گروگان برداشته اند . نفت ، امنیت ، شادی ، زندگی و پیشرفت امان را و حال پدران ، مادران ، خواهران و... فرزندان دلبند امان را... <br /> ما ، « خواص » خاصیتمان این است که در بیست و دو بهمن شمای « عوام فریب » را از قله بلند تاریخی انقلاب اسلامی اتان به پائین بیاندازیم .<br />هموطن ام ، بایستی چشم امید از این مترسک ها و خیمه شب با زا ن بست . اینها همان دیوی هستند که در قصه ها بودند . وحال در واقعیت هرروزمان ملموس هستند و در لابلای دیوارهای خانه امان حضور دارند . <br /> تو مادری ، تو پدری ، سبز را تو نقش میکنی . تو می آفرینی . بدون حرکت تو جنبشی نمی ماند . اگر قصد برآن داری که کودکت به خوابی خوش رود ، دیو را از میان قصه هایش بردار . اگر میخواهی که فردایش را بسازی ، هوایش را بساز . تو اگر برخیزی ا و را از هرچه زندان است تا ابد نجات خواهی داد . دست درازکن . بلند شو . قلبش را نوازش کن و ببوس. برو ... <br />عزم کن ... جهد کن .... برای او ، که نمیخواهی فردا زندانی حاکمی دگر باشد . بجوش ... بخروش و فردای فرزندت را فریاد کن ... خانۀ تو کمتر از اوین نیست... <br /><br /> نوشته : عنکبوت گویا<br /><br /> allamehdahr@gmail.comallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-7509773760869161472010-01-23T13:20:00.001-08:002010-01-23T13:25:47.474-08:00هــــمـــه چـــیـــز آشــــکـــار اســــتزهوار مملکت دارد در می رود اما رئیس جمهورکم هوش حالیش نیست . ویا شاید هم ... جناب رهبر به ا و گفته است : <br /> شما به کارت مشغول باش ما خودمان خدمت مردم میرسیم . شما زمینه حکومت اسلامی را دنبال کن . و بعد هم دست دراز میکند و عرق چین سبزش را باو میدهد و می گوید : اینرا بینداز و بروی خودت نیاور که سبز است و بروبه اهواز و بگو سردم بود ... چون سر راه کارگران کارخانه حقوق عقب مانده اشان را از تو خواهند خواست با این شال سبز دهنشان را می بندی .<br /> جناب ا.ن هم هرچند خیلی خوشش نیامد اما از ترس نافرمانی از رهبر ی خربری کرد و تا شد و دولا شد و بیرون آمد . باخودش میگفت امیدوارم که هرچه زودتر ملت از ولایتی بندازنت من راحت شم ... آنوقت من میمانم و مشنگ جون . حداقل ما لباس روحانیت تنمان نیست و مردم هم که قربانشان بروم ( هرچه زودتر ) آخوند را بی لباس میخواهند .<br />هر چند شال سبز هم او را نجات نداد و سخنرانی اش در تالار مهر اهواز برای خانواده های پشیمان ایثار گر توسط مادران شهید قطع گردید و با وجود پا منبران او که سعی در نژادی کردن جو داشتند حیله شعار هم نگرفت . از آنجا که مردم و خواستشان هرگز مهم نیستند جواب به فریادها به « بعدآ بررسی خواهم کرد » موکول شد . اگر دقت کنیم احمدی نژاد در جایی شرکت میکند که سخنگوباشد نه جوابگو. ایشان عاشق اظهار نظرهای خود است . و آنها را بی نظیر وبسیار جالب می پندارد. <br /> هر جایی که میرود شاهکارهایی از خود برجا می گذارد . از جمله ذوق زدگی و شگفتی این آقا از کشف اشیائی از یک شاهزاده ایرانی است که نشان از حجاب اومیداد . و اینرا نشانه قدمت دیرینه حجاب ایرانی میداند . واقعأ مغز این بشر در دیدن مشکلات یک کشور بعنوان یک رئیس جمهور زورکی چطور کار کرد دارد ؟ که این چنین با حماقت ، مملکت و ملتی را به سقوط می کشاند .یادم هست پدرم میگفت : زمانی یک ملت بد بخت می شود که کارهای بزرگ بدست آدمهای کوچک بیافتد و کارهای کوچک بدست آدمهای بزرگ . این درست اتفاقی است که افتاده است .<br />برای جناب ا.ن ، نه فقر و نه گرسنگی و نه سقوط اقتصادی ، نه ورشکستگی بانکها ، نه بی حقوق ماندن کارگران هیچ چیز و هیچ چیزی از مردم و مشکلاتشان برایش مهم نیست .در دنیای مذهبی او غزه و لبنان و مرد م آنجا زنده هستند و بس . مردم خودش بدرک .<br /> در سفری که اخیرا به استان خراسان رفت با اظهارات اعضای ستاد حامیان اش برخورد که درست توی چشمهای او از عملكرد برخی از دولتمردان علیالخصوص مشایی انتقاد کردند . که معلوم نیست چرا مثل همیشه با قهر جلسه را ترک نکرد و صبر کرد وگفت : بگم ؟ مشایی من ، از اولیاءالله است . منظورم این است که خودم الله و مشایی جزء اولیا الله است ... <br />بیگمان بزودی کتابی بنام مشنگتن المسائل ؛ عدالتون العواقب از جانب او بزمین خواهد خورد . همانطور که بخشی از این کلمات قصا ر را اخیرأ در مورد عدالت نیمه تمام حضرت نوح وعلت ماندن نام علمایی چون رازی و ابن سینا سرداد که بشما توصیه میکنم حتمأ تا روی سایت ها وجود دارد آنرا از دست ندهید و بخوانید . حیف است حرفهای نابغه ایی نازل شده از جانب رئیس جمهور ناخوانده بماند .<br /> از چشم نابینای احمدی نژاد احتمالا مشایی پیامبر بعدی حکومت اسلامی ایران است . وقتی رهبر خامنه ایی بدست مزدوران کشته شود و چون نام نیکی از کلمه رهبر بجا نگذاشته است او را به پیامبری خواهد گمارد . بد ین صورت اشتباهات قبلی پیامبران تصحیح خواهد شد . دیگر چه بهتر از این میخواهید ؟ او با تمام خواسته ها ؟؟ موافقت کرده است . حتی شال سبز هم انداخت . خوب خفه شین دیگه . خبر ندارید که مشایی چه بلایی است . خیلی باهاش حا ل میکند ... <br />وتازه در مسافرت اش به خوزستان نیز خبر جدیدی هم داده است که با هدفمند كردن یارانه ها در سه سال آینده بیكار یا فقیردر كشور نخواهیم داشت . شما که سی سال صبر کرده اید سه سال دیگر هم صبر کنید .اولا با کشتن مردم جمعیت کم خواهد شد و کسانی هم که در زندان هستند دیگر بیرون نخواهند آمد و زنان را که بکل خانه نشین خواهد کرد . بله اینطوری بقیه سرکار میروند و کسی گله ایی نخواهد داشت .<br /> با وجودیکه محو کردن سیمای فقر از معجزات دولت دهم خواهد بود . ایشان اقتصادی سرزنده ، با بشکن و بالا بنداز ومتحرک یعنی قر آخوندی را میخواهد تحویل رئیس دولت یازدهم ، مسلمأ مشایی الله عزیز....جونش.... دهد .<br />از دید جناب رئیس جمهور که همیشه جوابی ناهنجار برای مشکلات ایران دارند ، حساب دو دوتا چهار تاست یعنی اگر 9/4 درصد از جمعیت كشور فقیر هستند و از فقر رنج می برند. مقصر دولت نیست . چاقی است . وطبق آیه ای که بعدأ اظهار خواهد شد چربی و روغن زیاد حرام خواهد بود واگر با تحصیل و کار کردن خواهران و مادران مخالفت میشود به همین جهت ا ست که برای رفع سوء تغذیه کودکا ن اشان به شیر دادن تا سن رئیس جمهوری ادامه دهند . اصلأ وظیفه مادر همین است . <br />به تازگی یک طرح امنیتی جهت راحت ترکشتن و دفن کردن را امضاء نموده است . چون مثل همیشه مسائل دینی درجه اهمیت اول را دارا هستند . به بهانه ایراد شرعی و تحریک احتمالی جنسی پرسنل گورستان از اجساد زنان ، اقدام به ساختن تابوت های رنگی شده است تا بتوانند بی سرو صدا و چند تا چند تا توی یک تابوت بگذارند و دفن کنند . خیلی هم از رنگی بودن تابوت ها خوشش آمده چون از نظر او کسی را از جنبش زنده نخواهد گذاشت که سبزی بماند . از این رو سبز کم رنگ را نشان کرده است . چون هرروز به حساب خودش کم رنگ ترش می کند .<br /> <br />ویا در مورد ترور استاد فیزیک . انتظار داشتید که چه کنند ؟ ابو نصر قیمتش پائین است والهی حساب میکند . واز چهره ی خشن و پرریش او نمی توان فهمید که تا چه حد لبنانی است . خوب وقتی کسی منطق ما توی کتش نمیرود ، مجبوریم بمبی عمل کنیم .<br />این مرد کوچک حیله گر در کارها و گفته هایش چنان برنامه هارا چیده است که گویی هم خودش هم نوچه اش هم رهبرش تا ابد حکومت رابه دست خواهند داشت . حکومتی که در هراس از شهر وندان خود شب و روز به تهدید رو می آورد و در آخرین فاز دورانش به وسائلی از قبیل تابوت رنگی ساختن ، ترور نخبه های ایرا ن ، تهمت محارب زدن ، ظاهر سازی دادگاه خودی ها و غیره و غیره برای پنهان سازی جنایات کثیفش روی آورده است . <br /> اینبار دولت بدست مردم اسیر است ملت هم او را شکنجه میکند و هردم با اعلام روز تظاهرات فتح المبین آنها را فراهم میسازند ... این آخرین کارت رژیم است که مناظرات مسخره راه بیاندازد . فضای آزادی بیان را ایجاد کند ونه فضای حرکت در خیابان و پارک را . با اعدام جوانان ایجاد رعب و وحشت می کند تا بلکه تعداد شرکت کنندگان کم شود و دیگران به خیابان نریزند . اما غافل هستند از اینکه تار های نامرئی این جنبش از جنس مرد م است . از جنس رهایی و یکپارچگی است .<br /> <br /> نوشته :عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-32681770558163297792010-01-11T14:13:00.000-08:002010-01-11T14:14:53.787-08:00کـــــــــــــــدام ســـــــــبـــــز ؟دین اسلام در خون وضمیر ناخودآگاه ما چنان تزریق شده است که گویی خداوندی وجود ندارد . یعنی اصل مطلب فراموش شده است . امام حسین در مرحله اول دعاها و نذرو نیاز های مردم ایران قرار دارد . آنقدر که این دو نفر یعنی امام علی و امام حسین و بچه و بچه زاده هایشان مهم هستند حضرت محمد نیست . یادم است یکروزبا همسایه عرب خود درمورد دین صحبت میکردیم . میگفت ما (عربها) از شما خیلی گله داریم با تعجب پرسیدم چرا ؟ گفت شما علی را پیغمبر خود میدانید و شیعه بودن یعنی همین إإإ از تعجب شاخ در آورده بودم . سی سال است که گوش مارا با دین پرمیکنند و تازه فهمیدیم که فقط شیعه هستیم و نه مسلمان . تازه به چشم صاحبان دین مرتد هم هستیم اینهم از عوا قب مسلمان ایرانی بودن .... <br /> مطلبی که در وب لوگ « گزارشگران » خواندم مرا بیاد این گفتگو دربالا انداخت : ماموران کشور عربستان ، بدترین و توهین آمیز ترین رفتار را با زوار ایرانی داشته اند .همچنین افزوده است که علمای عربستان در همان سال فتوی صادر کرده اند که ایرانیان شیعه کافر هستند . اینهم مرا بیاد مرگ یکی از بستگانم انداخت که در سفری به مکه فوت کرد و در هنگام خاکسپاری و در جلوی چشمان همسرش ، اول بروی جنازه اسید پاشیدند و سپس او را دفن کردند . کسی که مردن در آن مکان را یک موهبت میدانست چه بسرش... نه بر جسمش آمد. احتمالأ برای نابود کردن جسم یک کافر شیعه این عمل را انجام داده بودند . خودمان هم خبر نداشتیم که هم مسلمانیم و هم کافر ....؟<br /> بنابراین هموطنان ما که خود را مسلمان ومؤمن میدانند از چشم وارثان اسلام مـــــــحـــــا ربـــــنــــد و جرمشان اعــــــــــــــــدام است....إإإإ و باز نوشته است که یک دیپلمات دیگر ، زائران ایرانی را ناخواسته ترین و منفورترین خارجی ها در گزارش عربستان محسوب میداند . آیا تمام اینها به مقام فراموش شده و کم اهمیت حضرت محمد در نزد ما بر نمیگردد؟ چرا که شهرت ومحبوبیت دوازده امام شیعیان بین ایرانیان بیشتر است تا خود پیغمبر. درکشور ما، رسول خدا ، نامش تنها بهانه ایی برای فرستادن صلوات است تا که جمعیت و اهمیت سخنران را نشان دهنده باشد . ووقتی سلام به محمد و آل او میفرستند . منحصرأ مد نظر بیشتر آل اوست تا خودش . و اینها از چشم عربها دور نمانده است . وخصوصأ حضورغیبی امام زمان که تمام اسلام ایرانی مارا فرا گرفته است و همه دنیای حکومت دور آن می چرخد . آیا امام زمان میداند که نماینده اش ؟؟ تا ظهورش چه بسر مردم آورده است ؟ آیا میداند که بنامش خامنه ای با مردم بیگناه و هموطن خود چه جوانانی را از روی زمین غیب کرد ه است ؟<br /> چه اتفاقی در زمان گذر اعراب به ایران افتاده است که از دین اسلام تنها فاجعه کربلا در حافظه ایرانی مانده است . شاید هم یک علت بزرگ آن این باشد که ملاهای ما پس از اندک زمانی متوجه شده اند که هر چقد ربهتر میدان جنگ و نحوۀ کشته شدن حسین و یاران او را تفسیرکنند مردم بیشتر به دور آنهاجمع میشوند و کارو بارشان با این روایت ها بهتر می گیرد . پس هر که بهتر روضه بخواند نان بیشتری دارد . از این رو از اسلام تنها دا ستان های خونین و جگر خراش برای ایرانیان باقی ماند و بر اثر تکرار و ساختن صحنه ها در واقعیت بیشترو بیشتر جا افتاد ونتیجتأ مسلمانان ایرانی کافرشیعه به حساب آمدند . برای مردم مذهبی ما کشته شد ن امام حسین و دو طفلان مسلم و دست بریده ابوالفصل نشانۀ دین است و از این رواست که شهادت مقام بزرگی برای ایرانیان دارد .به همین دلیل ، عده ایی از این ضعف مردم استفاده کرده و براحتی بیشتری بی حرمتی به آنها را علم میکنند . <br />اینها همه خام کردن و سوء استفاده کردن از سادگی مردم بوده و هست ؟ این اسم گذاشتن ها برای سبکتر کردن بارغم مادران داغدیده است که تنها دارایی اشان درایران فقط فرزندانشان است وبس. وگرنه حقیقت این است که عزیزان ما را یک حیوان صفت کشته و بقتل رسانده است. بچه های ما در راه اهداف اشان و در راه آزادی ، برای ایستا دگی در برابر جهل وخرافات کشته شد ه ا ند . آنها کشته شدگان راه وطن هستند .نه شهیدان راه اسلامی که خلیفه اش از دین ، فقط جنگ و بریدن و قطع کردن دست و پا و اعدام بنام محارب ، و قتل و شکنجه را درس گرفته است . آیا به پارادوکسال بودن مسئله فکر کرده اید ؟ « به شهادت رسیدن » ، باز از ظلم حکومت و قانون دینی ، نامی مذهبی بر آن میگذاریم ؟ این القاب راه فرارشان است . ازاین قوانین استثنایی خودشان سود خواهند برد . قانون اگر قانون باشد رساله ندارد که بشود از سوراخ های مختلف آن در رفت .<br />آیت الله های ما که استادان دین میباشند بخوبی میدانند که آخرتی بنام جهنم و بهشت وجود ندارد . وگرنه چگونه میتوان در این لباس ، تعداد زیادی آیت الله به ظلم برخیزند ؟هربخش از دین را که اعمال کرده اند به ضرر مردم بوده است . نهج البلاغه که میبایست در وحله اول برای خود آنها درس باشد ، از آن برای پر کردن پائین صفحه های تقویم ایرانی استفاده میکنند . که سال نو را با سخنانی آغاز کنند که داد از انسانیت و شرف میزند ومردم فراموش نکنند که هر حرکاتشان از آن بالا توسط خدایی کنترل میشود که گویی رحمان وراحمین نیست . ودر این میان عشق بخدا را به ترس تبدیل می کنند و زمینه ایی برای اعمال زور فراهم میشود. و کلأ هر گونه مقاومت فکری را نسبت به مسائل دینی از ملت میگیرند . و آنوقت هرچه میخواهند بنام امام بر سر ملت می آورند . و چون نماینده امام زمان هستند نمیشود روی حرفشان حرف زد ... ؟<br />و مـــا هنوز بنام دین و کلام دین در خیابانها میدویم و فریاد های مذهبی میکشیم . و برای سبز کردن یک روز ایرانی نیاز به بیست و دوم بهمن نفرین شده که بایستی منفورترین روز زندگی ما ایرانیان باشد داریم . آنهم با گذاردن عکس امام خمینی و موسوی در کنار هم .... آخر از چه میترسید ؟ واهمه اتان از چیست ؟ دارند شما را با دین تارو مار میکنند . تهمت میزنند ، اعدام میکنند . حتی به مسلک خودشان هم احترام نمیگذارند ، عزیزانمان را تکه تکه کردند . باز از دین طلب یاری میکنید ؟<br />آخر بدنبال چه هستید ؟ پس این سبزتان چیست ؟ و تکلیف ما چیست ؟ بازاز دین بر ضد دین میخوانیم ؟ میدانید که میتوان خدا را بدون دین پرستید ؟ میدانید که پروردگار صدایتان را میشنود ؟ میدانید که لزومی ندارد که حتمأ مسلمان باشید ، نماز بخوانید ، روزه بگیرید ، تا خدایی باشد ؟ خدا ، خدای همه است خدای بندگانش حتی اگر مسلمان نباشند . مگر باقی مردم که مسلمان نیستند خدا ندارند ؟ چون مسلمان و شیعه نیستند جهنمی اند ؟ نمازجمعه رفتن ، پیرو ولایت واقعأ وقیح و خامنه ایی بودن وبا کفن نوشته از دعا خاک شدن نشان مسلمانی نیست. <br />ملت ایران مذهب را مثل پارچه ایی بدور خود پیچیده است که دست و پا گیر تمامی حرکات و افکار اوست . بایستی که اینها مثل پوسته تخم مرغ بشکند تا آنها را آزاد کند وگرنه دو دستگی وحشتناکی پس از سقوط رژیم خواهیم داشت . اگر مردم ازهم اکنون به یک جهاد اندیشه ایی نیز نپردازند فردا همین ته مذهبی ها بلوایی بپا خواهند کرد و ایران در کام جنگ داخلی فرو خواهد رفت . در بعضی کامنت های میخوانم که خمینی را بعنوان امام و مهمتر از امام حسین میدانند و توهین به او باعث کنار رفتنشا ن از جنبش سبز میشود ویا اگر سبزند به عشق سبز اسلام خمینی سبزهستند . گویاهرکس یک جور این سبز را برای خود تعبیر کرده است .<br />این سبز کدام است . آیا کسی از جنبش میتواند اینرا مشخص کند که این چه سبزی است ؟ اگر سبز اسلام است پس چرا جناب نماینده امام زمان و دارو دستۀ مذهبی دو آتشه اش آنرا قبول ندارد و ازاین رنگ بیزارند ؟ که اگرهم میتوانست ( و شاید بعدا ) آنرا از روی پرچم پاک میکرد .اگر این سبز اسلام است و مال موسوی است و بر میگردد به خمینی وبه راه امام ، پس چرا جمهوری ایرانی و دمکراسی را طلب میکنیم ؟ پس حتما این سبز از جای دیگری می آید که اینقد ر مشکل ایجاد کرده است ؟ شاید رنگ بهارآزادی است ، شاید هم ازرنگ شادی ممنوع در دین ماست که بر میخیزد ؟ شاید از شکنجه ها و کشته ها است ؟ که اینچنین منفور دولت است . رنگی که همه جارا حتی صحرا و کویر را هم سبز کرده است . این چه رنگی است و چند تا سبز داریم ؟ و کدام سبز مال چه کسی است ؟ بمن جواب دهید تا تکلیف خودم را بدانم . که متعلق به کدام سبز هستم ؟ اگر قرار است که این سبز ، رنگ مذهبی آغشته به ریاست کشور باشد ، همان به که هیچ رنگی نگیرم . وعزادارسیاهپوش وطن بمانم . در سیاهی یکدست هستم . هرچه بمن اضافه کنند و بردارند همان میمانم نه پر رنگ میشوم و نه کم رنگ . خود م هستم ورنگم ... <br />مبادا که بی خردی امان سبب تکرار این اسارت شود ؟ مبادا که جانهای ایرانیمان در سرانجامی بد در آتش گردنکشان بسوزد ؟ مبادا که تن آریایی های نسل های آینده سر به بندگی دهند ؟ بکوشیم تا هرگز ننگی چنین نصیبمان نگردد. <br /><br />آدرس وب لوگ گزارشگران : http://www.gozareshgar.com<br />در آمد عربستان از توریسم و سهم زائران ایرانی<br />نوشته: عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-58725353257602906332009-12-30T09:53:00.000-08:002009-12-30T09:55:27.168-08:00قــــبـــلـــۀ مـــــا ا یـــــــران اســــت.... آری . ا ین هم یک اهــا نــت د یگر بـــــه مقدسات شما إ<br />ما با شرکت جسورانه و دست خالی کمر دشمن را شکسته ایم . حال این دشمن گیج و ضعیف میخواهد نیرو بیاورد ، و حامیانش ... ؟؟؟ را با « زورجوشی » به راهپیمایی بکشاند . ما تا به امروز در برابر ظلم سی ساله به وطن ساخته ایم و سوخته ایم و خموش مانده ایم و اطاعت کرده ایم ... اما همه امان زخمی ، همه امان ناراضی . شرکت در راهپیمایی دولت همد ستی در جنایات و اقدامات ضد مردمی اوست .<br /> امروز هیچ ایرانی نمیتواند بیطرف بماند . وقت برای فکر کردن نیست . یا برای ایران هستیم ویا برای رهبر . .. اینبار سرنوشت همه ی ما بدست خودمان است .<br />اعتصاب کردن دیگر تظاهرات نیست که اگر نیامدی دیگران میروند . چقدر طول کشید تاهمین جمعیت نترسمان زیاد شد ؟ آیا باز هم باید صبرکنیم تا باقی مردم حوصله پیداکرده و فکر کنند که آیا سرکاربروند ؟ دکانشان را باز بکنند ؟ <br />باید بپای خود بیافتیم تا ترس امان زیر بار نرود . تا ما ل پرستیمان قانع شود و زیز بار زور وذ لت نرود . بر سر شعورمان فریاد بکشیم تا از یکسال تحصیل فرزندانمان چشم بپوشیم . به فهم امان بفهمانیم که یکسال گم میشود ولی باقی عمرش را پیدا میکند.<br /> وگرنه وجدانتان روی دستتان می ماند . گمان نبرید که کسی شمارا نمی بیند ویا نمی فهمد که شما نبودید ، شرکت نکردید . مایه نگذاشتید . خودتان که هستید و می بینید. و شرف دارید . اگر ساکن بمانید هیچ چیز عوض نخواهد شد . گمان نبریید که زندان بسراغ شما نخواهد آمد . در این گوشه از نقشۀ دنیا که ما قرار داریم لزومی ندارد حتمأ خلاف کنیم . خلاف سراغ شما می اید . هر چقدر هم که بره حکومت باشید و سرتان را زیر بیاندازید و آسه بروید و آسه بیایید ، بالاخره یکروز یکی از شما بره ها هوس علف تازه تر آنور را میکند . و آنوقت است که شما هم ندا ویا سهراب خواهید داد . آنوقت می خواهید که دنیا برای بچه اتان بلند شود . در این هنگام که جلوی تلویزیون نشسته اید ؛ ویا فیلمی را نگاه میکنید بخاطر بسپارید که نوبت شما هم خواهد رسید. پس به پرستش کعبه امان ایران بشتابیم . قبلۀ ما ایران است .<br />آیا اگر فرزندتان مریض بود باز سرکارمی رفتید ؟ نه ، خدایی اش میرفتید ؟ نه بخدا .<br /> میگفتید : جهنم . درک پول . بچه ام دارد میمیرد . حال ایران فرزند ماست ، ودر حال مرگ است. نمی بینید . که رژیم دست جلوی دهانش گذاشته تا نفس نکشد ؟ نمی بینید که خونش را میریزد ؟ <br />که به حال مرگ افتاده است ؟ او هم « اکــــنــــون » به ما نیاز دارد و ما ... « همـیـشـه » به او .<br /> در این کار بشتابیم . صبر کردن جایز نیست . ضربۀ کارساز ما همانا سلسله اعتصابات است . تا کارشان یکسره شود . <br />هم اکنون شرکت نکردن در اعتصابات بما نند به انتظار لبریز شدن کامیون حاوی کشته ها ، زخمی ها ، شکنجه شده ها و زندانیان نشستن است . آیا باید که خون از درو دیوارهای ایران سرازیر شود تا دیگران هم دست از دو دستگی بر دارند و به حیله های مکارانه دولت پی ببرند ؟<br />این ها برای روشن شدن ذهن شماست . این کفتار ها حرف از حرمت شکنی نسبت به دین و عاشورا میزنند . قرآن را پاره میکنند تا ببینند هنوز چند در صد از مردم بیشترین حساسیت را به دین دارند . درباورپشت صحنۀ این یکی ، نعمت الله باوند ، که یقین دارد اهانت به امام زمان کار بهائیان است نیز جزو چرندیاتی است که از آن باز درجۀ اسلام مردم تعیین میشود. تا بوده و نبوده ضد مردم ، خلاف کار ، دغلباز با تفرقه انداختن خاویار را از ماهی ها گرفت . وبدین وسیله از ضعف شما بهره میبرند. میتازند و تبلیغ میکنند . در حالیکه اگر شما مردان حقیقی و خدا پرست باشید دیگر وحشیگری را به هموطن جایز نمیدانید . و کسی نمیتواند از دین پرستی شما به کشتن برسد. بدین شکل شریک جرم دولت میشوید و این بزدلان ، فردا در دادگاه سبز ایرانی ادعا خواهند کرد که برای قشر مؤمن آدم کشته اند .<br />هر لحظه منتظر ترفند جدیدی از این حرامیان باشید . دعوت گروههاي حامي دولت براي حضور در راهپيمايي و تحصن در مقابل دفتر ميرحسين یعنی گرفتن موافقت مردم در اعدام آنها و همکارانشان است . امضاء میکنید بدون آنکه بخوانید .<br />حسین را سپر خود کرده اید و یزید شده اید . زور را حکم کردید وسرفراز شده اید . قران را پاره کردید و عزیز شده اید . اما در نهایت ... فنا شد ه اید .<br /> نگرا ن اهانت مردم به امام زمان و پیامبر نباشید . آنها مردان خدا هستند و قرآن اول متعلق به آنهاست . شما غصه این مسائل را نخورید. بروید به شک بین دو نمازتان برسید . وقتش که برسد پیامبر و امام زمان این اهانت ها را بمردم خواهند بخشید ؟ اما کشتارهای شما نابخشودنی است . بهتر است بفکر نجات خود از « هیچ دری » باشید که بزودی گرفتار دستان قوی مردم خواهید شد . تحریک مردم بس ا ست . اهانت جرم است و کشتن و زیر گرفتن جنایت نیست .<br />دیگر تهمت به دولت های خارجی هم سودی ندارد. پایان یافته اید . پایتان لب گور است.<br />نه شما دولت ما هستید و نه ما ملت شما . سی سال است ، زندگی راگدایی کرده ایم . حال شما بایستی باقی روزهای عمرتان را از ما گدایی کنید . تا برای حرف زدن به شما مجوز دهیم .<br />دنیا دیگر تاب تحمل قتل معصومان را ندارد . <br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-49006009898901297532009-12-14T09:02:00.000-08:002009-12-14T09:03:39.291-08:00شـــام ذ لــلیــلان ...إإإاینبار نه آن عاشوراست که با قمه زنی برگزار شود .اینبار مراسم مسخره و چندش آور بپا نخواهید کرد تا طفلان معصوم را وحشت زده کنید . اینبار ما کوچک و بزرگ ، شما را به عزای قدرتتان خواهیم نشاند . <br />امسال دولت با تشکیل ستاد بحران محرم ، درجهت فروریختن مرگبار جوانان ما ، محکمتر مقابله خواهد کرد. تا عاشورا با شکافتن قلب سالاران ایرانی افتتاح شود .<br /> برای هر ستیزی سریعأ ستاد تشکیل میدهد و مجوز هم نمیخواهد . حق خودمیداند که از قدرت خود به هر شکلی استفاده کند . علیه ؟ علیه پختگی های شگرف ایرانیان .<br />هیچگاه مردم امیدوارتر از الان نبوده اند . آنها شش ماه است که هر روزتان را محرم کرده اند . ذاتأ وجودتان عزا است و بدون لباس سیاه تیرگی اتان فریاد میزند . درفروپاشی نه چندان دور شما ، سنگ تمام خواهیم گذاشت . هرچند سوگواری اتان از شانزده آذرتا به امروز آغاز گشته است . وهر روزمحشری در دانشگاه برایتان بر پا کرده ایم .<br /> آیا دوست دارید که اینگونه حقیقی ودلنشین ، شما را به عزا نشانده ایم ؟ طی این سی سال ، آیا هیچگاه با این همه عظمت ماتم گرفته بودید ؟ گریه کرده بودید ؟ ستاد تشکیل داده بودید؟ و در خشتکتان ... بودید؟<br /> شنیده ام که امسال امام حسین دعوت همه شیعیان را مثل هرسال رد کرده بود و به انتظار دعوت « شیخ اعیان »های ایران نشسته بود . و چون هیچ خبری نشد به جستجوی علت شتا فت چراکه روزهای طلایی اش نزدیک می شد . در سفارت ایران نه تنها ایشان را تحویل نگرفتند بلکه ایراد به تشابه اسمی هم گرفتند ؟؟ بنده خدا هاج و واج سر جا خشکش زده بود . تازه متوجه شده بود که اینها ، آنهایی نیستند که گمان می برد . امروزترا می برند بالا و فردا ازهمآنجا پرتت میکنند پائین ... حتی اگر رهبرتمام « شیخعیان » جهان باشی .<br />بدرستیکه دگر نیاز به جابجایی ملایان برای هر چه بیشتر به گریه انداختن مردم در هرگوشه مملکت نیست. آنهم برای شنیدن سناریوی تکراری که ما همینطور تاوان می دهیم إإ. شهیدان صحن دانشگاها دست صحرای کربلای شما را ازپشت بسته اند . طوری که یزید نزد رئیس سازمان حفظت و اطلاعات کم آورده است . خجالت نمیکشید که چه کشت و کشتاری در« ملابلا » ی ایران براه انداخته اید ؟ مردم را دیگر هیچ چیز به گریه نخواهد انداخت . اکنون این مردم هستند که اشک شما را در آورده اند . روضۀ ملایان در این شبهای سوگواری باید ترساندن مزدوران از شب اول قبر باشد ؟ و یادآورشوند که تنها نیستند و رهبرعزیزشان همراه اشان خواهد بود . دعای توسل بخوانند و صدای یا حسین ... ببخشید ... یا حداد... یا مرتضوی... یا رادان ... دل نامسلمانشان را بلرزاند . در شبهای عاشورا وقت اش است که بنشینید و فیلمهای این مدت را با هم نگاه کنید و... گریه کنید مسلمونون ، گریه صوابه ....<br />اسکناس ها را بسوی آسمان بلند کنید وبرای بازگشت اسلام به استقلال جمهوری دست به دعا بردارید. با هوچیگری و نمایشِ « بی حرمتی به بنیاد اسلام » سرمردم را گرم کنید . و با ایجاد هزار دستگی و گل آلود کردن آب ، مردم را بخاطر یک تکه عکس به جان هم اندازید . با پاره شدن عکس امام برای شریعت از دست رفته نظام ، شله زرد نذر کنید که منبعد حیله هایتان کارگر شود. این دودی که سیمای کریه زرغامی بپا کرده است به چشم خودتان خواهد رفت . قابلیت شکستن این بت های عوضی را بمردم داده اید . به جهنم . خودتان و دارو دسته اتان .. <br /> دل مؤمنان وفاداربه امام شکست ...آخ .بدین ترتیب شاید عمامه داران را در حوزه علمیه به دادن جهاد وادارکنید إإإ گمان می برید که زرنگ تشریف دارید.<br /> نه جدأ ؛ هنوزمقصود ما بر شما روشن نیست ، که آماج عمامه هاست ؟ ملت ما میراث جهالت را دیگرهرگز بدوش نخواهد کشید ؟ <br /> امسال آخرین عاشوراست ... سالهای آینده ایران ، همه فروردین و اردیبهشت و... خواهد بود ؟ <br /> شیشه عمردیو ترک خورده است .<br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-64662151218980188602009-12-14T08:59:00.000-08:002009-12-14T09:01:49.876-08:00قصــۀ ایــران مــاجرائد را میخوانم و سخنرانی ها را گوش میکنم . سروده ها را میخوانم و شعارها را میشنوم و در یوتوب می بینم :<br />درتظاهرات عده ایی مشغول به راهپیمایی هستند و درست در کنارشان چند تایی ماشین بوق میزنند و سواری شعار میدهند و تظاهرات میکنند و باقی هم با سرعت راه خودشان را میگیرند و میروند. گویی اعتراضات را چاره نمی دانند. بنابراین از هماهنگی با دیگران منصرف میشوند. عابران پیاده ایی را می بینم که ساک بدست می گذرند و نگاهی برجمعیت می اندازند . گاه دستشان را سپر خود میکنند و بسرعت میدوند و شعاردهندگان را تنها میگذارند . شاید حق هم دارند ... با دیدن فیلم ها هرج و مرج را احساس میکنی .هرکجای دنیا که باشی مشکلات را بوضوح لمس میکنی وگاه بنظرت درست شدن ایران غیر ممکن می رسد . وگاه استحکام و پایداری مردم را در مشتهای گره کرده می بینی . انرژی تازه میگیری و بخود میگویی : به جان خودم کار این رژیم تمام است ...<br />بعد به یک سخنرانی میروی که مثلأ نظم خودش را دارد ؟إإإ و درمیان ایرانیانی هستی که برای حقوق دیگران ، وقت دیگران ، گوش کردن به سخنان دیگران احترام قائل هستند . والبته عادت به دیرآمدن هم دارند . تصورمیکنی باهموطنانی روبروهستی که لزومی به توضیح یکسری قوائد نیست چون هم در کشورساکن و هم در نشست ایرانی همه چیز را رعایت میکنند .اما نه ، هنوزنه .<br />آنقدر دچار ضعف شخصیت هستیم که مثلأ سلام نکردن دیگران برای ما مرگ است... شب را تا صبح با سوآل : آخر چرا بمن سلام نکرد ؟ وازاین قبیل میگذرانیم . ویا در سخنرانی آقای گنجی ، با یک کلام ، زود به ما بر میخورد وبا شنیدن جمله : در شروع انقلاب نسل ما ، نسل بیسوادی بود، واویلا... دنیا... به ... آخر جلسه می رسد . آنوقت هیچ نکته مشترکی بین حرفهای گنجی و خود نمی بینیم . چون احتمالأ جزو همان بیسوادهای اول انقلاب هستیم . در تمام مدت سخنرانی به جای گوش دادن و فهمیدن لب مطلب ، در فکر جواب دادن وکوباندن هستیم ... پس به چه منظورآمده ایم ؟ بی شک ، حضار محترم ، گفته های این مرد را تا حدی باورداشته که اینجا حضوریافته است ؟ <br />در زمان پرسش حرفهای خودمان را میزنیم . به دیگران هم کاری نداریم . مخالفت خود را باید سریعأ اعلام کنیم . ایده بی نظیر خود را عنوان کنیم . و فرصت به احدی ندهیم .<br /> یعنی چه که آقای گنجی میگوید اگرما سیلی نخورده ایم حق ادعای طلب از دولت نداریم ؟ اگر کشته نداده ایم حق اعتراض نداریم؟ یعنی چه ؟ چی فکر کرده است ؟<br /> آقای گنجی عزیز من فکر میکنم که بیشتراین سخن بود که آتش بر جان بعضی حضار زد. میدانید چرا ؟ ما اینجا همه چیز داریم ، وطن نداریم ، دوستانی داریم ، فامیل نداریم ، بی کس وکار هستیم . در تنهایی از مرگ پدر و مادر اشک می ریزیم وازنبودن در عروسی برادر، ساکت و افسرده <br />میشویم . اگراین ها جزو زندگی است ، پس ما زندگی نداریم ، فقط زنده ایم . مسلمأ در این دوران هر چه بر هموطنان رفت بر ما هم رفت ، اگر کسی اعدام شد ما هم شدیم ، اگر کسی سنگسار شد ما هم شدیم ، اینجا مردیم . هیچ کس هم نبود برایش بگوییم چطور .... سوختیم و ساختیم . <br />آیا گمان میکنید زندگی مرفه درمیان پوچ زندگی است ؟ آیا اسمأ ایرانی بودن واسمأ خواهر و برادر داشتن چیست؟ سال نو را تنهای باسوز پنهانی ، خیره برهفت سین وهفتاد غم دردل ، درد نیست ؟ ما دردرون مرده ها ، انسان نیستیم ؟ ایرانی نیستیم ؟ آیا در این سالهای گمشده ، نبودن و نفس کشیدن درایران جنایت نیست ؟ ما تبعیدیان اختیاری هستیم .<br /> درد ما ایرانیان خارج از وطن درونی است . نادیدنی است . اگر قلبمان را بشکافید جز: ای.ران. ای.ران. از آن نخواهید شنید . جگرمان سوخته و زبان ، عاجز ازبیان درد عظیم ماست . گمان نبرید ما خود خواهان مرفه ، درک و شعورمقایسه کردن وضعیت هموطنان را نداریم . هرمسئله ای در ایران ما را دیوانه میکند . دلمان میخواست آنجا باشیم وهمراه با آنها فریاد بزنیم ، زندان برویم ، یا کمکشان کنیم . دستهایشان را ببوسیم . اما این دیوار شیشه ایی بین من و ایران تنها ، یاد آور زجر ماست . دستم را بروی مردم تظاهر کننده میکشم وگریه میکنم . صدای زجه های مادر ندا شبهایم را پر کرده است . قدمهای مادران عزادار رنجم را افزون میکند . قلبم میسوزد . و آه میکشم .چرا ؟؟؟ خدای ما کجاست ؟ خدای ما چه دینی دارد ؟ چرا باید اینهمه بسوزیم ؟ به چه جرمی ؟ به چه دردی ؟ چرا ؟<br />هرچه را که در گوشم بنام لطف و عدل خدا خواندند ، ذره ذره از تنم میریزد . دیگر نمیدانم چه کنم ؟ کی به ایران بر میگردیم؟ کی این ها تمام میشود ؟ کی بچه ها آزاد میشوند؟ کی مادران آرام می گیرند ؟ پس خدا کو ؟ خدا چی شده ؟ باید که کاری کند . قبل از آنکه دیر شود وقلبم را کینۀ از پروردگار پرکند ... من دیگر صبر وتحمل ندارم . نه ندارم . دیگر باید خدایی اش را نشانمان دهد . آخر دیگر چقدر ؟ آقای گنجی این بغض نهفته را برشما شکستیم . <br /> دولت ها از داشتن سلاح هسته ایی حکومت می ترسند ما از سازنده اش . نمی دانند از آنچه هراس دارند ما هرلحظه برسرمان می بارد . نمیدانند همانطور که اثرات بمب هیروشیما بر نسل ژاپنی ها باقی ماند ، عواقب ناهنجارحکومتی هم برخون و جان و روان مردم ما تا ابد خواهد ماند . مردم کشورها از دل ایرنیان خبر ندارند و نمیتوانند شدت ظلم و فشاری را که بر کشوروارد است را تصور کنند. ای کاش ملت نیمه جان ایران اصل نقطه نظر دولت ها بود . ای کاش یک فکر اساسی برای مرگ تدریجی ایرانیان می کردند . که در زیر هسته آخوندی مانده اند . دیگر مردم با چه زبانی باید بدنیا بفهماند که هفتاد میلیون قلب از طپش می ایستد... <br />ما ، روی زمین غریب هستیم . یاری نداریم . باید حضور پر ابهت امان را ، همبستگی جدید امان را با احترام به حقوق یکدیگرو با محبت به انجام رسانیم . حسادت ها و رقابت ها و تعصبات را کنار بگذاریم . ما ایرانیان در هرکجا که زندگی میکنیم در یک سطح قرار گرفته ایم . اما دستان همدیگر را خوب نگرفته ایم . کافی است که دست همدیگر را بگیریم تا بالاتر بپریم . اگر قرار است چیزی را اصلاح کنیم از خود شروع کنیم . مگر قرار نیست برای ساختن ایران با هم تبانی کنیم ؟ همین کارها باعث شد که دیکتاتور آمد . دیدند ما اهل بحث و گفتگو و سازش نیستیم، زور آوردند . ساختن ایران به گفتۀ گنجی عزیز ، زمان و حوصله و بخشش و تحمل میخواهد وگرنه بیم آن دارم که خود بمب هسته ایی خود شویم . <br /> نوشته عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-62144484505798231722009-12-11T06:51:00.000-08:002009-12-12T01:30:58.221-08:00کـــره خـــر؟یک جا هالۀ نور بالای ســری حاضر میشود . یک جا بالای سر کشوری ظاهر میشود .<br />از قرار معلوم نور نقش بسیار مهمی در دنیای ما دارد . بویژه در دنیای دین و در کل در دنیای خرکردن ملت .<br />رئیس جمهورعزیز دنیا ، اوباما جون ، در دهم دسامبر در سوئد حاضر میشود و همان شب یک نور مارپیچی غول پیکر در آسمان نروژ ظاهر میشود. و هزاران نفر شاهد هالۀ نور بوده اند. <br />شاید بر حسب اتفاق گذر احمدی نژاد آنجا افتاده بود که هالۀ همیشه حاضرش اینبار برای ترساندن دنیا غول آسا پدیدار شد ؟ ویا اوباما هم هاله دارد و ماخبر نداشتیم . و چون پیشرفته هستند از این کشور به آن کشور حافظ عزیز دردانۀ ماست . خصوصأ که پای جایزه گرفتن هم درمیان بود. <br />هاله او چنان بزرگ است که بالای سر قرار نمیگیرد . به آسمانی نیاز است . <br />شاید هم آنها امام زمان دارند ویا امام زمان آنها را دارد... ؟ از قرار معلوم امام زمان هوای تمام سران کشورها را دارد. و چون قرار است در 2012 د نیا به پایان رسد ؟ هر چه بزرگتر خود را نمایان میکند. <br />آیا اینقدر مردم کرۀ زمین احمق جلوه میکنند؟ که وسائل امنیتی اشان درقالب هالۀ نور سترگ ما راخیره و خرکند ؟ یعنی ما بفکرمان نمیرسد که اینها برای حفاظت پادشاه صلح است ؟ ویا برای حواس پرت کردن ملت و تظاهرات نکردن مردم بخاطر اعزام نیروهای نظامی آمریکا به اففانستان نبود؟ آنهم درست همزمان با اهدای جایزه صلح ؟ گویا کمیته جایزه نوبل تصمیم گرفته هرکسی که کشکر کشی بیشتری بکند کاندید نماید که نور چشم ما هم نمونه بارزش است .<br />اما به ما چه ، هر کاری میخواهند بکنند .<br /> این نور مشهورخاص پیامبران است و مردم گریز . واگر ظهور کند برای ایجاد ترس و وحشت است و میخواهد یا بهشت یا جهنم را یادآورکند. <br />اگر نیروی مافوق مریخی وجود دارند چرا در بالای زندان اوین و کهریزک قرار نمی گیرد؟ <br />اگر این موجودات در فضا بسر میبرند یا آمریکایی هستند ویا از هم اکنون جبهۀ خود را مشخص کرده اند . این دیگر چه نور تاریکی است که کاری به ایرانیان و جهان سوم ندارند و بر سر آسمان بینوایان نمی تابد ؟<br />گمان می برید این خدای « نازا *» اینبار اتفاقی همان اطراف اسکاندیناوی در لاجورد لایتناهی نروژ نور زائید ؟ <br />شاید من پارا «نــــور» یا ** شدم ؟ که همه چیز را می کاوم ؟ اما دیگر تمام اعتقادم را این نور از من گرفته است . نوری که همه چیز را می بیند و روشنایی وظیفۀ اول اوست .اما این کره خاکی را خر خاکی حساب کرده است و بس .<br />Nasa*<br />Paranoia **<br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-66540244419948893402009-12-06T14:43:00.000-08:002009-12-12T02:47:48.974-08:00هــــــوای شــــا نـــــزدهــــمسازمان هواشناسی ایران ، از آلودگی شدید هوای اسلامی در کشور خبر داد .<br /> تمامی مراکز دولتی و آموزشی دولتی و غیر دولتی استان تهران و دیگر شهرهای ایران بعلت وضعیت هشدار هوای خطرناک ، روز دوشنبه 16 آذر تعطیل میباشند. از این رو برقراری هر گونه نماز جماعت در هر زمان بعلت خـــروج احتمالی گـازهای مسموم کننده ممنوع شده است .<br /> این مرکز یک علت آلودگی را گازهای مشتمل از آروغ های بیش ازحد ملایان در افراط مفت خوری تخمین زده اند . سبب دیگری که هوای ایران را تا این حد غیر قابل استنشاق کرده است خرو پف های حرام پس از چاپیدن های حلال است . <br />در این خصوص با تاکید و اندازه گیرهای خاص از نفس کثیف مزدوران حکومت ، هرگونه تجمع بسیجیان در روز ودر خیابان ها معلق اعلام شد.<br />پیش بینی میشود که این آلودگی آخوندی معرض تمام بیماری هاست و نشان میدهد که مسمومیت ناشی از آن جنبه ها ی دیگر زندگی ما را اشفال کند. <br />هم اکنون با بارش خون زنان و مردان کشور این آلودگی روبه بهبود است و احتمال میرود که تا چندما ه دیگر این آلودگی مذهبی رو به کاهش و انهدام خواهد گذاشت .<br /> روند افزایشی این خفقان باعث بیماری های جنون آمیز مذهبی است . در این حالت بیمار تحت تاثیر تابش شدید ناشی از ثروت بید لیل بیدرنگ بر پـای د یگران اسلحه میکشد . البته انتظار می رود ، مزدورانی که مستقیمأ در شعاع بخار ات دهان رهبر قرارمیگیرند وضعیت مناسبی برای کنترل هوای مغزی خود ندارند. ضمنأ جنون موتور سوارها نیز یکی از علائم آلودگی دینی است که مسلمأ افراد تهی مغز و کوته فکر بیشتر در معرض این دیوانگی قرار دارند . و از حضوردر ملع عام میبایست خودداری کنند.<br /> قابل تذکر است که دیگر توبه ، روزه داری ، نذر، ذکات ، نماز حاجت ، علاج این نوع جنون دینی نمی باشد. <br />توجه خاص : یخ اعتراضات مرد م از شش ماه پیش باز شده است و سیل شعارها به آرامی تمام مناطق ایران را برداشته است . طوفان کوبنده ایی که ازهر چهارگوشه ایران در حال بر خاستن است خیمه های اسلام آخوندی را ا ز جا برخواهد کند . ما به مردان جوان و تیز هوش بسیج و سپاه که هنوز بخواب مسموم کننده دچار نشده اند هشدار میدهیم که در این خیمه براندازی شمشیر همیشه حاضر دین را زمین بگذارند . و در جهت نسیم خنک ملت همچون موجی آرام دو ش به دوش ، سد پوسیده حکومت را بشکنند . تا باران آزادی نکبت و انزجار سی ساله را بشوید .<br /> سطح این دریای عظیم خروشان مردمی بالا آمده است . بشتابید و تا دیر نشده خود را از این بیماری جهل و ترس برهانید . دل رابه دریا بزنید و در زودن این آلودگی رودی به وسعت ایران بزرگ شویم .<br />فردا شانزدهم آذ رماه آسمان دل ایرانی صاف و روشن و نورانی است .<br /> شرایط اضطراری را به تو سپاهی ، نظامی ، که ذرات معلق این هوای آلوده ایی اعلام میکنم . ابرهای سیاهت را با جرئت عقب زن و آسمانت را به ســیــز ِ آبــی ما بپیوند .<br />خورشید نزدیک است . روشنایی آزادی از خلال مــه تابش گرفته است . برخیز ... <br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-11096672145878371372009-11-28T05:02:00.000-08:002009-12-12T02:18:43.544-08:00خــطــبــۀ نــنــگاینها واقعیت ما به مثابه انسان است :<br />امروز مطلبی در سایت ایران پرس نیوز خواندم : آقایان حاضرند دختر پانزده ساله اشان صیغه شود؟<br /> بروید بخوانید و لذت ببرید وشکر گزار وجود مردان مسلمانی با چنین افکار بکری باشید .<br />دل تنگ زنان ایرانی بار دگر بدرد آمد . این فاسدان مجنون ، زندگی ما ، شرف ما و حیثیت مارا سوراخ سوراخ کرده اند . ما وحشت قبر را در همین دنیا بر خود دیده ایم . گویی دنیا به همین ایران ویران تمام میشود .<br />داستان از تجاوزهای به عنف قیامدشت و لواسان سرچشمه میگیرد . واین نابغه های دینی ما که بایستی به وجود مبارکشان افتخار کرد ، که زمین مثل اینها نزائیده است ، به چه راه حل های شگفتی رسیده اند إإ و همانطورکه وظیفه اصلی حکومت و سردمداران او هدایت مردم گرسنه و پر درد و گرفتار به بهشت است ، برای آنکه کاهش آمار به تجاوز به عنف در جامعه تسهیل شود به « بهره برداری مشروع جنسی » یعنی همان متعه یا ازدواج موقت پناه آورده اند . و اجرای آن تصمیمی معتبر به حساب می آید .<br />جالب است به زن تجاوز میشود راه حل آن باز هم زن است . تا مشکل آقایان حل شود . اگر تجاوز هست بعلت وجود زن است . مرد که الکی به کسی تجاوز نمیکند .« اگر امکان تمتع جنسی فراهم شود جرم کمتر خواهد شد . » آه از نهاد ما برآمد ... وباز :« حال که دختر ها و پسرها با هم دوست میشوند و حتی خانواده ها هم در جریان هستند بهتر است بصورت مشروع در آید و نـــــگـــــذاریــــم بر ای آنها گناه کردن عادی باشد .» چقدر جمهوری اسلامی پیشرفت کرده است إإإ میداند که این رابطه ها در جریان است فقط میخواهد مشروع باشد . حیووونی .... از اینرو حالا که همه چیز با خواندن یک آیه حل میشود چرا که نه ؟ خطبه بهربرداری جنسی ، چرا واقعیت جامعه را نمیخواهیم باورکنیم تا وجدان دینی جوان ها را راحت سازیم ؟ با برقراری دکه های خطبه جنسی در دبیرستانها فشار تمام غریضه ها کم خواهد شد . وای ترسم از آنست که این خطبۀ ننگ به دبستان ها نیز بکشد ...<br />این ایده مسلمأ سوألات زیادی بهمراه دارد . که برای آن به یک آخوند هیز و هرزه برای جوابگویی نیاز داریم .<br />قبل از هر چیز، آیا این صیغه خوانی شامل حال بازجویانی که دارند راه گناه را بیگناهان بالاجبار میروند هم میشود یا نه ؟ آیا در آنصورت همسرانشان باید اجازه دهند ؟<br /> آیا فرم مخصوص دارد ؟ آیا صیغه بین شاگرد و معلم هم رواست ؟ آیا اجازه آقای مدیرلازم است ؟ آیا اتاق هم در دبیرستان کرایه میدهند ؟ آیا کاغذ هم میدهند ؟ آیا باید سواد داشته باشیم ؟ آیا بسیجی هم قبول میکنند؟ آیا باید حتمأ دبیرستان رفت ؟ اگر غریضه امان در خارج از مدرسه عود کرد آیا میتوانیم شبانه سراغ همکلاسیمان برویم و صیغه را جاری کنیم ؟ آیا مهریه هم دارد ؟ چند بار در ماه می توان صیغه شد ویا صیغه کرد؟ آیا محله های مخصوص صیغه هم دایر خواهد شد ؟ آیا صیغه داغ هم داریم ؟؟؟؟ متوجه اید که ....<br />تصور کنید درپشت در هر کلاس درسی یک آخوند لازم است . تا سریعأ بداد پسر جوانی که غریضه اش بد موقع بالا آمده است برسد و قبل از آنکه قدم در مسیر گناه بگذارد باید بسرعت کلاس را ترک کند و به آقا معلم بگوید : من کاظم ... صیغه لازم ....<br /> البته با طرح قبلی جدا سازی دانشگاه ها نگرانند که جوانان ایران دچار پارادوکسال شوند و آنوقت خر بیار و معرکه بار کن . چه بکنیم ؟<br />رژیم این کشور خودش پارادوکسال تمام عیار است که تمامأ بدنبال جهت دادن به سکس این و آن است . حال خیرسرتان مدرن هم شده اید . . آدم از وجود خود بیزار میشود . <br /> حقـأ که هر چه « صادق هـدایـت » نثارتان کرد حلال اتان باد ....<br /><br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-21980553538425004492009-11-25T10:49:00.000-08:002009-12-12T03:10:49.638-08:00معمای میرحسین و شگفتی های اوآقای موسوی عزیز شما راه را کاملأ برعکس میروید برگردید . مردم ما دیگر به بنیادها توجهی ندارند. اینقدر کشورشان در دست خودی ها در استبداد است که حضور بیگانگان را فراموش کرده ایم . کدام بیگانه ؟ شما هم که باز ساز قدیمی را دردست گرفته اید و می نوازید. مردم نمیخواهند که این رژیم در کشورشان مستقر باشد .<br /> به ذهنتان نرسید که در سیزده آبان ، نیروهای انتظامی و نظامی را خود رژیم فرستاد نه آمریکا ؟ اینها برای پایداری خودشان دنیا را درس میدهند . استاد شکنجه و استتار و تغییرماهیت و قتل و غیره هستند . شعارمردم به روسیه و یا چین از روی اشتباه ویا فراموشی فعالیت آمریکا نبود ، آنها شعارها یی را که می بایست میداند . مصاحبه شما ما را بیش از پیش دلسرد کرد. دیگر هیچ کس را مجذوب خود نمی کنید . رنگ سبز از خشونت و عصبانیت قرمز شد . شما هم همه چیز را وارانه جلوه میدهید . یواش یواش از اینکه رأیتان را دزدیده اند خوشحال میشویم . خیلی فرقی با بقیه اشان ندارید. <br />نه نه متوجه نشدید . مردم میدانستند که هر عمل ضد مردمی از جانب دولت است . ما وجود قطعی و حضور شدید دولت بیگانه را احساس میکنیم و میدانیم که چطور دولت دست در دست آنها دارد . دیگرآن زمان که میشد مرد م را فریفت گذشت . ایرانیان میدانند که نجات دهنده کشور شان تنها خودشان هستند و بس . ملت ایران اراده کند آزادی ا ش را پس خواهد گرفت چه از دولت جمهوری اسلامی چه از قدرت های بیگانه . کافی است کمی روی خودش کار کند و نگذارد که با چیزهای دیگر فکرش را منحرف سازند . بیداری و هشیاری نصیب او خواهد شد . با همین نیرنگ ها و خیانت های همه جانبه در نهایت روزی بپا خواهد خواست . <br /><br />گفته اید : صبح ۱۳ آبان که از خانه به سمت فرهنگستان بيرون آمدم شاهد آرایش نيروی بسيار متراکمی روبروی دانشگاه تهران و خيابانهای منتهی به خيابان آيتالله طالقانی و نقاط مرکزی شهر بودم ، لحظه ایی که مردم هنوز جمع نشده بودند وآن اتفاقات ها هنوز نیافتاده بود إإإإ درست آن لحظه که به ذهنم رسيد که اگر امروز يک نفر هم به خيابان نيايد اين يک پيروزی برای راه سبز اميد است . آوردن آن همه نيرو نشان میدهد چه خوفی از آن دارند و جنبش سبز چه عظمتی در خود دارد .<br /> به گمانم باخود گفتید : آخ جون به به ... و راحت به سر کارتان رفتید . در حالیکه میدانستید بیش از یکنفر به خیابان می آید و نیروی حاکم برای پذیرایی از مردم با چماق ایستاده است . ولی مهم نیست میروم سر کار و فردا تعداد کشته شدگان وچگونگی تارو مارشدنشان را از فیس بوک خواهم دید .<br /> کشوری که به نام دین اداره میشود تنها با ترساندن نیست که مسير را طی می کند . این کشور به نام اسلام ملت را دارد « ذ بــــــــــح » می کند ..... و مسیر را طی میکند....<br />آقای موسوی ...با شما هستم . می شنوید ؟ <br />انقلاب اسلامی اتفاق افتا د که مردم بدبخت شوند . مرد م خاک بر سر داشتند و چشم در چشم جهانیان گفتند از این غلط ها که ما کردیم نکنید ها ... سرمایه بزرگ ما از جنگ هم یک میلیون جنازه جوانان بود که نصیب ملت گردید که مثل شهیدان امروز جانشان ارزشی برای حکومت ندارد . دفاع از وطن ذاتی است . هر جا که باشیم . مال آن خاک هستیم . کاری به نوع رژیم ندارد . <br />دعوت مردم به حفظ عقلانیت و خونسردی را قبلأ هم اظهار داشته بودید . نگران اسارت ما نباشید ما بر آنیم که مدنی بالای دار برویم و کشته شویم . و از اسارت نگوئید که کباب میشوم . سالهاست ....<br />این حرف را که « انقلاب شده که ما به اصول پایبندی داشته باشیم » را ، بروید به سران کشور بگویید . همیشه ما باید قربانی شویم ؟؟ . چرا رویتان را بما میکنید آنها رهبر همین انقلاب بوده اند . <br />آقای موسوی به باقی حرفهایتان کاری ندارم . چون مثنوی میشود . اما کاش واقع بینانه تر حرف میزدید . تا امروز این مردم هستند که همیشه و همه گونه پرداخته اند چه جانی و چه مادی . دل بستن به شما همان و افزودن به عمر جمهوری اسلامی همان . ما دیگر از میان بد و بدترین انتخاب نخواهیم کرد. یا حق...<br />موسوی: به هر هزینهای تن میدهیم <br />http://www.mardomak.info/news/musavi-video/<br /> آدرس ایمیل : allamehdahr@hptmail.com<br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-22863976472979639142009-11-23T05:47:00.000-08:002009-11-25T10:56:21.350-08:00« مرد ایرانی دوستت دارم »امروز صبح نمیدانستم درباره کدام موضوع سخن را آغاز کنم . هنگام خواندن جرائد ، هر بار متنی مغزم را آزار می داد . مسائلی را که ایران اسلامی مطرح میسازد بیشتر نظردلسوزانۀ او ، جهت ارسال ملت به بهشت و هدایت مردان از هر چه فکر باطل و پرونوگرافی ( وجود ما زنان ) است می باشد . آدم ، از این همه جز زدن و حرص خوردن سران دینی آتش میگیرد . آخر یک کشور اسلامی هنوز باید دانشگاهش مختلط باشد ؟ واقعأ که ما شعور اسلامی نداریم. <br /> دلم بیش از حد برای اسلام میسوزد که از ابتدای تولد ، ما زنان همچنان خطر بزرگی برایش هستیم ویا خاری در چشمانش ویا محرکی برای آلتش . چرا به گوشه خانه بر نمیگردیم ؟ نمی بینیم که ما کشتزاری بیش در اسلام نیستیم ؟ این کشتزار های دانشگاهی باید جدا گردند . ببینید چگونه ارزش برای ما قائل اند .چه ارجی چه قربی ؟ <br />تحصيل دانشجويان دختر و پسر به صورت مختلط در دانشگاهها باعث به وجود آمدن دوستیهايی میشود که عوارض خطرناکی به دنبال دارد .... آخر اینجا توهین نه تنها به زن ایرانی ، بلکه به مرد ایرانی نیز هست . که مرد موجود چشم چرانی بیش نیست. که تمامأ بدنبال سوراخ است . ا ینها را دین شما در سر او گذاشته است . که مارا در همه جا گوشت ، پنبه ، دنبه ، آلت ، پستان ، فتنه ، ببیند مگر تا بحال مارا کم از آنها ترسانده اید ؟ گویی موجوداتی هستند که سعی در دزدیدن تنها دارایی ما دارند و میخواهند در این بدن ربایی اولین باشند . مگر نه اینکه تا بحال با کاشتن این بذر بین زن و مرد ایرانی فاصله ایی ابدی نهاد ه اید ؟وحال که نود درصد دخترها و پسرهای جوان چه مذهبی و چه غير مذهبی در دانشگاهها با هم دوست هستند اين خطر جدی است چون موفق به نگهداشتن دشمنی در بین آنها نشده اید . خانواده.ا یی که فرزند خود را به دانشگاه فرستا د و او در وادی نامناسبی گرفتار آمد ، آن وادی اعتیاد بود .....که مثل نمک و شکر بین جوانان است .مرز کجا میگذارید؟ <br />تا کی اینقدر به اسم اسلام وبا چوب قرآن بر سرمان می کوبید و ما را می ترسانید ؟ تمام نمایش های اسلام با زن و بنام زن ختم میشوند . گویی با ماست که اسلام همه را ادب میکند . ای کاش محمد هرگز قدم در دفن نکردن دختران بر نداشته بود که اینهمه اسلام و مردان مسلمان را د چار مشکل سازد ...<br /> <br />افکار شما همیشه منفی وپرحیله است . زن تنها حربۀ شما برای جدا سازی انسانها ی ایرانی است . پدر را از دختر و خواهر را از برادر دشمن وجدا ساخته اید که جز ناموس اشان چیز دیگری نیستیم و درجه غیرت برادر با ما سنجیده می شود .<br />مگر نیست که در یک مزرعه تنها یک یا دو گاو ماده است و باقی نرند ، بیائید همه ما را بسوزانید و اسلام و کشور تان را نجات دهید . و مردان بزرگ وخدا پرستتان را ازنگاه های پر هوس ما محفوظ نمائید .<br />چادر و چاقچور و کشیدن دیوار ، جلوی مارا نخواهد گرفت . ما دیگر زیر بار اهانت های اسلام نمی رویم . مردان مارا بیش از این به درنده های جنسی متهم نکنید . بگذارید فریاد برآرم : مرد ایرانی دوستت دارم و به تو افتخار میکنیم . ندا و سهراب دلیران ایرانی اند . مردو زن ندارند. . مرد ایرانی یکی از زیباترین موجود خدا است . که تمامی حسن هارا دارد اگر چشمانش را با غیرت سیاه نکنید ، خوب می بیند ، اگر قلبش را نسبت به زن پر کینه نکنید دوستش میدارد واگر مغزش را با تعصب پر نسازید ، دست بر زن بلند نمیکند . دین شما مردان را به ما بدبین ساخته است . <br /> و حال که می بینید ، هردوی ما در میدان و در کنار هم هستیم و زن بر میخیزد وبدفاع از مرد می جنگد ، میخواهید باز طفرقه بین ما بیاندازید و یاد آور شان کنید که در مقدس ترین جای دنیا ، دانشگاه ، ما زن وخطرناک هستیم تا باز غیرتشان را علیه ما بپا کنید تا همه چیز لوث شود ؟ <br /> حال که میبینید این گوشت و گربه ، این اتش و پنبه ، شما را میخورند و آتش میزنند ، برای جدا سازیی آ نها در با هم بودن و متحد بودن از جنسیت ا شان استفاده میکنید ؟ اینبار دیگر به کشیدن پرده و جدا کردن صندلی ها بسنده نکرد ه به جداسازی ساختمان می پردازید ؟ باز بار دگر ادای پیامبران را درمیاورید که برای هدایت مردم در هر گوشه ایران زاییده شده اند؟ تا راحتر این گرد همایی های ماهی یکبار کنترل شود ؟ آقای فضل علی ما هم این ضرب المثل را قبول داریم : کافر همه را به کیش خود پندارد.<br />در پایان پیشنهادی برای آسانتر کردن کل مشکلات زنانه در ایران دارم : بیایید به دختران و پسران جوان که دارای غريضه، غضب و شهوت هستند واکسن یا دارویی ضد حرارت جنسی تزریق کنید تا تمایلشان از بین برود . هزینه اش تا بازسازیی یک ساختمان جدید دانشگاه کمتر خواهد بود . و اگر این رو ش را از دبستان آغاز کنید دیگر به دانشگاه که میرسیند همه عادی شده اند . اینجنین در ایام جوانی تیرهای شیطان به خطا خواهد رفت . در نتیجه تمام اعضا بدن سرجایش خواهند ماند. دیگر نه قادر خواهد بود که نگاه کند تا لذت ببرد وپـایـی نخواهد داشت که بدنبال دل برود و در نهایت جهت گناه به حرکت در نمی آید . این واکسن اسلامی تمام اعضای بدن شمارا در کنترل خود خواهد داشت .<br />البته نصب تابلوهایی مانند : لبخند زدن بانوان ممنوع نیز بی اثر نخواهد بود. و بدینگونه هرکه را لبخندی حتی از سر مسخره بزند از دانشگاه زودتر به کنج خانه میفرستید . <br />به امید گشایش هرچه زودتر آزمایشگاه کذایی ....<br /><br />این مطلب در سوم آذرماه هشتادو هشت در وب لوگ چشمان زنان منتشر شده است.<br /> .نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-72332524283355106202009-11-19T09:25:00.000-08:002009-11-19T12:32:20.542-08:00وقتی که قهرمان دیکتاتور میشودآیا میدانیم قهرمان چیست و دیکتاتور کیست ؟ <br />با خود می گویم بالاخره از میان این ملغمه ی ِ جنبش سبز ، چه بر خواهد خواست ؟ <br />دمکراسی ؟ پایان فقر ، انتهای اعتیاد و خودفروشی ؟ برآورده شدن خواسته های دیگر ِ ملت ؟<br /> یکبار در ماه به خیابان می ریزیم و شعار میدهیم برای زائیدن قهرمانی دگر که دیکتاتور آینده ما خواهد بود ؟ این ذهنیت اسلامی که در ما وجود دارد باعث تداوم و پایداری اسلام ِ دولتی خواهد بود . من مخالف هیچ مذهبی برای هیچ کس نیستم . این که هر ایرانی ، آزادی انتخاب دین و باور خود را داشته باشد جزو شروط پیروزی آینده ماست . اما سران دینی و شعارهای دینی برای یک ایران دمکراتیک دلم را می لرزاند . اینکه مردم ما همگی در هر تظاهراتی بیرون نمی ریزند از چیست ؟ من می گویم از روی ترس نیست ، مرگ تدریجی آنها جای ترسیدن باقی نگذاشته است. اما اگر همه در عمل یکسان نیستند از این روست که هماهنگی فکری ندارند . جامعه را با ید بسوی کمال اندیشه هدایت کرد نه دوباره بسوی اسلام . ملت دیگر این سیستم را نمی خواهد .<br />این جنبش هر چند با حضور مردم ، مردمی و سبز شده است . اما سوال این است که چرا عده ای بیرون نمی آیند ؟ حتمأ با خود می گویند خامنه ایی برود کروبی یا امثال او بیایند ؟ آقای کروبی زحمت میکشند که از اینهمه بیعدالتی دفاع میکنند . اما ایشان تا اینجا با حضورشان درتجمعات تنها عمامه اشان را از دست داده اند و کتک خورده اند . ویا آقای میر حسین موسوی که تا بحال جز اعلامیه های مدنی حرکتی برنده از ایشان ندیده ایم . این زورشنویی و خرافات اسلامی است که فرزندان بیگناه و آزادی خواه مارا به زندان و اعدام کشانده و دولت ما را به شکنجه به تجاوز و دفن پنهانی عادت داده است . <br />شعار یا حسین میر حسین چیست ؟ از چه کسی فریاد کمک میخواهیم ؟ از دامان چه کسی به کی پناه می بریم ؟ هدف چیست ؟ یا حسین ، میر حسین را بما پس بده إإإ ؟ چون حق اش را خورده اند ؟ باز هم قهرمانان اسلامی بیایند و حق ما را پس بگیرند ؟ مگر فرقی هم با شعار « روح منی خمینی میکند » ؟ این همان آش است و همان کاسه .... هردوی آنها هم از بیخ و بن اسلامی اند هر چند با کمی تفاوت . اما حقیقت این است که این ها هم پرچم اسلام را حمل می کنند که خریداری ندارد . اسلام را هرچند بار هم ختنه کنیم دیگر مرد نخواهد شد .<br />هرشخصی که میخواهد کاندید هدایت و رهبری کشور ما باشد بایستی بداند که در لباسی بدون علامت جلو بیاید . دیگر ما برده افکار نباید بشویم . روی من به تمام کسانی است که در صورت احتمال پیروزی این جنبش برای حکومت ایران دندان تیز کرده اند. ایرانیان دیگر جانشان از هر چه آرم ، دین ، کمونیست ، توده ، مجاهد ، خلق و سلطنت دائم است به لب آمده است و دیگر حاضر به شنیدن هیچ کدام از این کلمات که باز مملکت بیگناه و بی پناه ما را به مخاطره بیندازد نیستند. <br /> پس تا این دولت نفس های آخرش را میکشد ، وقت را تلف نکنیم و به تغییر اساسی فکری و فرهنگی در خود بپردازیم تا هنگام فرا رسیدن روز موعد بدانیم که چه میخواهیم و جلوی چه کسانی را باید بگیریم . <br />دیگر زمان آن رسیده که بیاموزیم با کسی تعارف نکنیم ، تقلید و القا پذیری ، خرافه پرستی و خشک اندیشی را در خود از بین ببریم وبا پس زدن تمام افکار ثابت ، منجمد و عقاید کهنه به یک تفکر تجربی برسیم ، به نقد اندیشه ها و عملکرد های خود بنشینیم . با فکری روشن و زلال به آینده خود ونسل بعدی بیاندیشیم ، دفاع از قهرمان را زمین بگذاریم و هدف را پیش بردن ایران و ایرانی قرار دهیم . <br />ما دیگر آنچه را که باید از اسلام بیاموزییم آموخته ایم ، میدانیم چگونه باید به بهشت رفت و از جهنم پرهیز کرد . تمام احکام و دستورات اسلامی را در این هزارو چهارصد سال و خصوصا در این سی سال چنان خوب و با مهارت آموخته ایم که از معلمان خود جلو زده ایم و میدانیم که چگونه بایستی رحم کرد ، شکنجه کرد . دستورات قران در چه وقت قابل اجراست و چه وقت باید آنرا نادیده گرفت . از اسلام ، هر رقم رحم و مروت و انسانیتی که ضرورت ادامه زندگی بود را فراگرفته ایم و دیگر نیازبه راهنمایی هیچ مرجع دینی نداریم . آخوند ها وملاها هم میتوانند برای ادامه زندگی خود به قم بروند و کاری بکار مردم نداشته باشند وهمانجا بمانند و به دعاهای بهشتی خود ادامه دهند. <br /> اسلام با فرهنگ عزا و مرثیه و آئین قربانی و شهادت دادن قرن هاست که توان هر گونه تفکر و تعقل و تعادل روحی را از مردم ما سلب کرده است و به روند تحول اجتماعی ضربه زده است . <br /> مردم ما می دانند چه نمی خواهند . ما شهید هم دادیم ، جنگ هم کردیم ، نماز هم خواندیم ، روضه ها راهم شنیدیم . همه رنگی از شما دیده ایم . بس است . امام حسین و اهل بیتش را تا ابد فراموش نخواهیم کرد. نه آنها را و نه این نوجوانان آخری را ، که بدست بازماندگان امام حسین کشته شدند .<br />خصیصه هر ایده ئولوژی این است که امکان اندیشیدن و فکر کردن را از انسان سلب میکند . زمان آن رسیده است که بدنبال رهایی از قید و بند های ایدئولوژیک باشیم و تکیه بر علم و عقلانیت و آزادی اندیشه نمائیم . ترس من از ذهنیت افسانه ساز و قهرمان پرور ایرانی است . زیرا که با آن بزرگ شده است . هشیار باشیم . مبادا این قهرمانان اسلامی را دفن کنیم و سپس قهرمانی جدید بوجود آوریم . داستان و فرهنگ ایرانی ریشه قهرمان سازی دارد واین باید زنگ خطری برای مردم باشد .<br /><br />مردم ایران باهوش و رشد یافته شده اند و چراغ روشنگری و مبارزه در آن ها شعله ور شده است.<br />و زنان ما دیگر حاضر به پوشیدن این پرچم اسلامی بنام روسری نیستند * . ما در حکومت اسلامی با بر خورد به صخره واقعیت اسلام نهایت ظلم آگاه را لمس کرده ایم . سنگسار و اعدام زنان را بارها و بارها شاهد بوده ایم . <br /><br />به امید اینکه مردم ما دیگر زیر بار هیچ اید ئولوژی نروند وهیچ علامت و نشانی را برای صرف پیروزی ً یک رهبر ً بدوش نکشند . <br /> تمام این مطالب را مطمئنأ همه ی ما در ذهنمان با رها تکرار کرده ایم و اگر تا به امروز بسیاری از ما چیزی نگفته اند ، تنها برای سر خورده نکردن مردم بوده است تا آنها از ادامه جنبش باز نایستند. اما بهتر است که دست از این تعارف ها برداریم و اینبار با کارت های روباز بازی کنیم . حرف دلمان را بزنیم . حتی اگر این بذر دویست سال دیگر بروید اما حداقل بدرستی رشد خواهد کرد . من نخواهم بود . اما اراده ایرانی این دیار لگد مال شده را از زیر هرچه سنت و فرهنگ کشنده است بیرون خواهد کشید .<br />نوشته : عنکبوت گویا <br />این مطلب در تاریخ 28 آبان ماه سال 1388 دربخش مقالات و نظرات ِ گویا نیوز چاپ شده است. <br />شهدخت جوان ـ کتاب مرگ بر حجاب *allameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7062816026216676131.post-40700579169765899582009-11-18T01:06:00.000-08:002009-11-19T11:44:21.928-08:00رامـــیــن کــهــریــزکاگر قرار باشد که روزی خدا جواب اینها را بدهد . اگر قرار است همینطور دست روی دست بگذاریم و این اخبار را فقط بشنویم . پس بشنوید و به انتظار جواب دادن خدا به آنها باشید . شاید آنروز ، روزی برسد .<br />خواندم : که انجام کلیه مراحل غسل و کفنکردن رامین پوراندرجانی پزشک کهریزک در تهران بدون حضور خانواده بوده و انتقال جسد تحت تدابیر امنیتی به تبریز انجام شده است ، عدم اجازه تعویض کفن به خانواده در تبریز، انجام مراسم دفن در فضایی امنیتی و تحت نظارت شدید مامورین انتظامی اینها مواردی هستند که سوالاتی جدی و بدون پاسخی را ایجاد میکنند <br /> خوب بکند . مگر آنهارا که علنأ در وسط خیابان کشتند را هم کسی جواب داد که به این یکی بخواهند جواب دهند ؟ کارهای رژیم سوأل برانگیزاست و سکوت مردم حیرت انگیز. <br />هنگامیکه به سخنرانی این پزشک گوش میدهیم هیچ کلامی از سرداران دینی نمی کند . سخنانش را تنها با نام خدا آغاز میکند نه با کلامی از قرآن . از اساتید که برای قوت قلب آمده اند تشکر میکند نه از ملاها . از جالینوس و بقراط و ابو علی سینا می گوید نه از امام و رهبر . آنوقت میخواهید تصادفأ قلبش خودکشی ؟؟ نکند ؟ بالاخره جوانان ما یکی اش میمیرد و یکی اش مردار میشود و بقیه هم به غذب رهبر گرفتار میشود .... خیلی راحت خانواده ها را از مرگ عزیزانشان ترسانده اند . در حالیکه این عزیزان ؛ سی سالی است پس از رسیدن به بلوغ مرده اند . اما چه سود ، می نویسیم و شرح میدهیم . مرگ این ، اعدام آن . اسارت این و خودکشی آن . همینطور ذره ذره میکشند و میروند و بروی خود هم نمیآورند . تازه اینها کسانی هستند که دولت نمیتواند پنهانی بکشد و دفن کند . حالا فکر کنید چه کسانی را که نه اسم دارند و نه پزشک کهریزک اند و تنها جوانی دلیر اند را چطور براحتی سربه نیست میکند . و باز ما از جای خود تکان نمیخوریم . و دم بر نمی آوریم . اما .... روزی خواهد رسید که فرزند کسی را خواهند کشت ....و انگشت جایی خواهند گذاشت که نباید.... اوچه کسی است و چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد را نمیدانم ؟ همیشه قطره ایی اضافی ، سیلی را جاری میکند . اما افسوس .... مگر دیگر چه باید بشود ؟ تا کاسه صبر ما ایرانیان تمام شود ؟ دیگر چه بر سرمان باید بیاید تا راه بیافتیم ؟ و مشت حقیقی عدل جویی امان را بسوی آسمان ایران بلند کنیم؟ و روح سرکشمان را فریاد دهیم ؟ بی اسلحه ، بی صلاح ، اما بی پروا .... خود را از این دوزخ رژیم نجات دهیم . چه باید بشود ؟ دیگر چه باید بشود ؟<br />سخنرانی را مین کهریزک ، آدمی را میلرزاند . ما خیلی چیزها را شنیده ایم ... اما او دیده است . اگر هم سکته کرده باشد بعید نیست إإإ آرواره های خرد شده ....، شکم های پاره شده ....، اینها همه طاقت میخواهد . کسی که هفت سال درس بخواند و می گوید اگر باز به سالهای قبل برگردد همین راه را انتخاب خواهد کرد .... پس اگر زنده میماند کاری را که می بایست میکرد .... من نمی فهمم اینها دیگر به پزشک چه نیازی دارند ؟ بکشید و بروید دیگر .....<br /><br />آیا هیچ کس ، حتی مهندس موسوی نباید در مورد این آدمشکی علنی و جنایت پلید ، شدیدا در یکی از همان اعلامیه ها واکنش مدنی نشان بدهند ؟ جان یک آدم وظیفه شناس از دست رفته ، بادمجان که نبوده است . <br /> آیا مرگ این پزشک برای دیگر کارکنان زندان ها درس میشود ؟ آیا به عاقبت خود فکر کرده اند؟. به روزی که دیگر چیزی تـه کیسه نماند تا سبیل همه را چرب کنند ؟؟؟ سکته ها در انتظارشان است ..... <br /> پاسداران و نظامیان که سرسپرده های رژیم اند ، بسیجی ها و زندانبانان ، آنها اساتیدی نداشتند که روحی در آنها بدمد که عاشقانه بوطن خدمت کنند ؟؟ در آنها روح ِ اندوختن دمیده شده است و کوری و خیانت در قلب و چشمهاشان خزیده است ...<br /> امروز نباید فقط صدای ما درآید . می بایست فریاد ما درآید . این زهر چشمی است برای سرکوب کردن تمام پزشکان و پرستاران قسم خورده که وفاداریشان به امداد جهانگیر است . <br /> بازاریان عزیز که پایه های اقتصاد ایران همچنان بر شانه هایشان سنگینی می کند بحدی که دیگر توان بر خاستن و شرکت در اعتراضات را ندارند . یا خط واحد ایران ویا صنف معلمان ، ودیگر اصناف که وجودشان برای اقتصاد ایران ضروری است که میتواند با اعتصاب ضربه ایی جانانه به دولت بزند . همۀ شما ها را که نمیتوانند با هم زندانی کنند . آیا وظیفۀ وطن پرستی راهم مثل آداب نما ز باید به شما دیکته کرد ؟؟ وطن فروشی قشر میخواهد . وطن پرستی هم همینطور.<br /> وای برما.... خاک ایران برسر ما .... که جز بردن نامش کاری برایش نکرده ایم . <br /> هم اکنون چشم ایران بر نسل جوانی است که خود را در قبال کشور و مردم مسئول می داند .<br /> نجات از این گرداب بدست شماست . <br />ایران ِ جوان این شهامت رادر وجود خود دارد و نیازی به جستجوی آن نیست .<br /> سرنوشت نهایی ایران بدست شماست . تکیه بر شما کرده ایم .<br /><br />نوشته : عنکبوت گویاallameh dahrhttp://www.blogger.com/profile/13510994451907440025noreply@blogger.com0